حضرت آیتالله طالقانی دیشب از رادیو پیام مهمی خطاب به ملت ایران فرستاد.
متن پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحيم
در این شرایط و اوضاعی که ملت ما میگذراند و واقع شديم، مسائلی را احساس میکنم که جریان یافته که همۀ مردم آگاه، بیدار و رهبرهای با ایمان و صادق را رنج میدهد و این پیام، پیام خدا است -پیام ما نیست- به همۀ مسلمانها.
بارها در نوشتهها و در پیامها تکرار شده، باز هم تکرار میکنم. «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا». این بانگ رسای وحی قرآن ما است. در شرایطی که مسلمانهای صدر اسلام میگذراند که بیشباهت به شرایط فعلی ما نبوده. یعنی بعد از پیروزی اسلام و بعد از ضربههایی که به پیکر شرك و كفر و بتها خورده شد، مشرکین از طریق مقاومت مسلحانه دیگر نمیتوانستند این حرکت ایمانی و انقلابی اسلام را سرکوب کنند و شروع کردند به نفوذ و رخنه در بین مسلمانها. مشرکین، اهل کتاب، منافقین یعنی جامعۀ توحیدی اسلام که در زیر سرپرستی شخصیت رسول اکرم (ص) بود، از درون میخواستند متلاشی کنند و من الان میبینم که باز يك چنين دسایسی در کار است.
ما همۀ ملت ایران، اکثریت ملت ایران، ملت مسلمان و ملت توحيد [هستیم]؛ توحيد این نیست که فقط به زبان کلمۀ توحید را ادا کنیم و شهادت بدهیم. توحید در صف، توحید در قدرت، توحید در هدف، توحید در شعار، توحید در هر جهت و هر بعدی. مسئلۀ توحید که در اسلام این همه اهمیت دارد، نه فقط يك انديشه و يك اعتقاد درونی است، بلکه در سطح اجتماع اسلامی توحید باید پیاده شود.
لااله الاالله نفی هر بت و بتتراشی و هر گونه به هر صورت به هر چهرهای که نمایان شود و بعد حرکت به طرف مبدأ واحد که الاالله است.
بنابراین، مخالف توحيد چيست؟ شرك. تفرقه چیست؟ شرك؛ گرایش به شرك. من از ملت مسلمان ایران به خصوص از طبقۀ جوان میخواهم برای رضای خدا، برای رضای رهبری اسلام، رهبری کشور که بارها مردم را دعوت به توحيد کردند. توحيد قوا و از بین بردن اختلافها [در پیش بگیرند]. همین روزنامۀ دیشب بود که خواندم که حضرت امام خمینی در ضمن خطابشان به بعضی از گروهها این تعبیر را کم و بیش کردند که حتی در مسئلۀ ولایت امیرالمؤمنين عليهالسلام ایجاد اختلاف نکنید. ما میدانیم که مسئلۀ ولایت و ایمان به شخصيت و ولایت علی از اصول شیعه است. از مبانی شیعه است. ولی ایشان نظرشان این است که همینها را هم نباید اگر اختلافانگیز باشد، مطرح کنید. چه رسد به اینکه مسلمانها در مقابل هم با شعار اسلام، با تلاوت آیات صفبندی کنند. تهمت بزنند. همدیگر را لجنمال کنند. اگر انحرافهای اخلاقی یا فرض کنید دینی در بین بعضی از گروهها باشد که با تهمت و افترا و با کوبیدن یکدیگر برطرف نخواهد شد. آیا نمیشود با تفاهم این جوانهای مسلمان، این گروههای اسلامی مشکلاتشان را حل کنند و نقایصشان را برطرف نمایند؟
اساساً کیست که یک مسلمان کامل باشد؟ کدام نمونه است؟ مسلماً هر کسی یک نقصی، يك کسری و ضعفی در آن هست. آیا این ضعفها را باید با تهمت و افترا و کوبیدن یکدیگر جبران کنیم؟ این غدههای چرکینی است که در مملکت دارد پیش میآید، آگاهانه و ناآگاهانه. کسانی که منشأ این غدهها و منشأ این غدههای چرکین میشوند، به نظر من خیانت میکنند. چون میکروب از همین جا وارد میشود. دسایس بیگانگان که زیر پرده به شدت مشغول تحريك است، از همین اختلافات و صفبندیها و موضعگیریها استفاده خواهد کرد و عاقبت این نهضت را به خطر میاندازد.
دنیای اسلام و غیراسلام چشم به این نهضت دارد. همین دیشب بود که یکی از نمایندههای کشورهای اسلامی با من ملاقاتی داشت. در ضمن تبريك و اظهار خوشحالی از اینکه این نهضت در تمام کشورهای اسلامی تأثير کرده و در کشور او هم تأثیر بسیاری دارد. آن چند روزی که در تهران بوده و از نزديك ميديده. از من میپرسید که این اختلافات در بین مسلمانها چه است؟ چرا این اختلافات را دامن میزنند؟ او نگران بود. آیا ما نباید نگران باشیم؟ آیا ما نباید آیندهنگر باشيم؟ آیا ما نباید خون شهدایی که این همه در این راه ريخته شده، اینها را اجر بنهیم و این نهضت را با يك فكر، با يک دست و با يك هدف و با يك رهبری در مقابل این همه دسایس پیش ببریم؟ چرا اینقدر غافلیم؟ چرا مسائل قبل از انقلاب و سقوط رژیم را داریم در این مرحله از زمان و شرایط محیطی که هستیم داریم میکشانیم؟
عقده چنددستگیهایی که در ایران، در خارج ایران، در داخل زندان، بین گروههای مسلمان بود و شیاطین و خناسهای سازمان امنیت داشتند میدیدند و اینها را بیشتر از هم جدا میکردند و مهمترین کار این دستگاه شیطانی در داخل زندان بود. حالا که بیرون آمدند هم آزاد شدند و محیط بازی قرار گرفتند. آیا آن مسائل را ما بکشانیم به وضع امروز و شرایطی که در آن هستیم؟ اگر مردمی که معتقد به يك مبدأ، يك کتاب، يك رسالت، يك قبله نیستند، این اختلافات را داشته باشند حقشان است. چون يك جهت مشترکی ندارند. هدف واحدی ندارند. اما ما مسلمانها چرا باید با داشتن يك كتاب، يك قبله، تهمت بزنیم، نفی کنیم؟
آیا این آیۀ قرآن را نخواندند و نمیخوانند «وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا» کسی که سلام اسلامی کرد نفیاش نکنید، جذبش کنید. اینقدر در خلال درون و افکار او نپیچید که از او يك حرف و يك لغزش ببینید و طردش کنید. والا اگر ما بخواهیم همه را طرد کنیم دیگر چه کسی باقی میماند.
در آن روزهای آخر رسالت رسول خدا بود. خطبهای که در حجالوداع فرمود. در ضمن میفرمود که «و لاترجعوا بعدي من بعدي كفاراً يضربوا بعضكم و بعضاً». بعد از من کافر نشويد. كافر نشدن معنایش این نیست که کافر شدن و نگرانی پیامبر خدا این نبود که منکر وحی و نبوت بشوند. بعد خودش توضيح ميدهد. میفرماید اگر مقابل هم ایستادید. گردن همدیگر را زدید. اختلاف ایجاد کردید، این همان کفر و شرك است که در میان جامعه توحیدی سر بیرون آورده است.
من به فرزندانم، به عزیزانم، به همۀ اینها که دوستشان میدارم و به همه علاقمندم و به همه با نظر محبت و علاقه مینگرم. به هیچ جناح و به هیچ گروهی هم وابسته نیستم و نخواهم بود و همه را یکسان میبینم. آنهایی که با صداقت و با صفا و با خلوص نیت دارند این انقلاب را پیش میبرند و موانع را برمیدارند. به همه میگویم بپرهیزند از اختلاف. از موضعگیری بپرهیزید. از اینکه دشمن را خوشحال کنید. در این درگیریهایی که این چند روز بود، همانقدر که ما متأثر بودیم، دشمن لبخند میزد. از خوب جاهایی شروع کرده است. من نمیخواهم اینها را متهم کنم که عامل خارجی هستند نعوذ بالله. ولی در زیر پرده، من يقين دارم که عواملی کار میکنند.
هر جایی که يك گروهی متحصن شدند ما دیدیم که از زیر و بدون توجه دسایس به کار افتاده است. دسایس چپ و راست. برای اینکه مسائل را بزرگ کند. این چند روزه همانطور که ملاحظه کردید یکی از کارهای دوستان ما این بود که این تحصنها را با تفاهم بشکنند. چون خود اینها يك غده چرکی است که دشمن میتواند استفاده کنند.
من انتظار دارم همانطوری که رهبر انقلاب و همۀ کسانی که دردمندند و نگرانند و با خون شهدا من اینها را سوگند میدهم که از این موضعگیریها دست بردارند و از رهبری گروهها انتظار دارم که برای گروهپرستی و برای خودنمایی، این نهضت عظيم و چهرۀ اسلام را خراب نکنند. چون عموماً مريدها مخلصترند و این مرادها هستند که اکثراً دنبال مرید میگردند و دنبال گروه میگردند. يك مردم و يك جامعه اسلامی، يك شعار و يك توحيد و يك قرآن. آخر این همه گروه، که هر روز هم يك گروه جدیدی درست میشود. مرامشان غیر از اسلام است؟ غير از پیاده کردن دستورات قرآن است؟ پیاده کردن دستورات سنت رسول خدا و ائمه و بزرگان ما است؟ پس اختلاف دیگر برای چیست؟ غیر از این که انسان شبهه میکند؟ این گروه بندیها، خودخواهیها است و بروز طاغوتچهها است. بعد از انهدام طاغوت بزرگ.
و این مربوط به هوشیاری و آگاهی مردم است که نگذارند فرصتطلبها، قدرتطلبها، خودخواهها، خودبینها از این نهضت سوءاستفاده کنند. پیام من به همۀ برادرانم خواهرانم، فرزندانم همین است که با هوشیاری و آگاهی متوجه دسایس و تحریکات باشند و سلام و درود من برهمۀ مسلمانها و بر همۀ شهدا و بر همۀ کسانی که با اخلاص و صمیمیت این نهضت را پیش بردند و تا به اینجا رساندند.
والسلام عليكم و رحمه الله.
کیهان ۱۶ تیر 1358
//پایان متن
نسخه صوتی موجود نیست.
نسخه ویدئویی موجود نیست.
گالری موجود نیست.
طراحی و اجرا: pixad