يك تجارت نجاتبخش و پرسود
متن اولین سخنرانی مجاهد نستوه حضرت آيتالله طالقانی در عصر روز چهارشنبه 10/8/1357 دو روز بعد از آزادی که در برابر جمعیتی بیش از 200.000 نفر که از بازار و دیگر نقاط تهران به دیدن ایشان آمده بودند، ایراد کردهاند.
بسم الله الرحمن الرحیم
عليه توكلت واليه اُنيب. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ.[1]
پیامی که برادر عزیزم آقای حاج صادق قرائت کردند، پیامی بود برای فرزندان عزیز دانشگاهیمان.[2] امروز چهرهها اکثراً از کاسبها، بازاریان و دوستان و رفقای بازار هستند. این آیه را متناسب دانستم برای خطابی که از طرف خداوند (به وسیلۀ پیامبرش) به شما مردم فرموده. سورۀ صف است. وظایف و مسئولیتها برای تشکیل صف. إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْيَانٌ مَّرْصُوصٌ. (در اواسط این سوره است اگر حافظه و ذهنم خطا نکرده باشد).
به شما بازاریها، به شما کاسبها، به شما پایهریزهای اقتصاد کشور، به شما کسانی که مایۀ حیات اقتصادی يك كشور شیعه و اسلامی هستید، دستور میدهد: تو پیغمبر از زبان ما، از زبان خدا، ابلاغ کن که دوست دارید به يك تجارت بالاتری، عظیمتری، پایدارتری، بیخسران، بیزیان، مثمر، شما را دلالت کنم. راهنمایی کنم. نخست تحکیم قدرت نیروی ایمان: «هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَی تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ». آن تجارتی که شما را از عذاب، عذاب دردناك که با پوست و استخوان شما را رنجور کرده دلالت کنم. نخست تحکیم مبانی ایمان. با اینکه خطاب به مؤمنین است، باز تجدید ایمان، ایمان متحرك، ایمان متكامل، ایمان به خدا و رسول و زندگی برتر، زندگی عاليتر. نباید شما در زندگی تجارت و کسب غرق شده باشید. ایمان به خدا. جهاد در راه خدا با اموال و نفوستان «باموالكم و انفسكم» چند قدمی در راه ایمان و در راه جهاد، ثمرش را میبینید «خير لكم» اگر مردمی هستید که بینش علمی دارید، هوشیاری دارید، آگاهید، شناخت دارید. «ان کنتم تعلمون».
برادران بازاری، فرزندان گرامی، جوانها، بزرگان! تنها سرمایۀ فکری و مادی ما را به غارت نبردند، به ما اهانت میکنند، تحقیر کردند. شما بازاریها، از ارکان نهضت بزرگ اسلامی ایرانی بودید و هستید. نهضتهای بزرگی که در این کشور روی داد، شما پایه و مایهاش بودید. نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت، نهضت ملی کردن منابع نفت، شما بودید. هنوز بچههای شما دانشگاهی نشده بودند. چنان نهضتی که با بستن دستگاه نفت، شما اقتصاد را به پا نگه داشتید. شما ملتی که گفتید: ما حاضریم بیش از آن مالیات قانونی به دولت ملی مالیات بپردازیم. شما مردمی که قرضه خریدید، بالاخره با همت شما بزرگترین و قویترین استعمار روز که دنیایی را در زیر سلطۀ شوم خود آورده بود، از پا درآوردید و این افتخار را دارید و خواهید داشت و هر چه حیله گرها، فریبکارها، دغلبازها، دروغگوها بخواهند این نهضت را به پای دیگران حساب بکنند، جز رسوایی برایشان نیست. نهضت از شما بود. بعد به تحقیر شما پرداختند، چه تحقیری! روحانیت تحقیر شد، مسئلهگو شد، بیچاره شد، مفتخوار شد، روحانیت مرتجع شد، بازاری محتكر شد، بازاری سفتهباز شد، بازاری رباخوار نمایش داده شد. اینها همه تحقیری بود از ما و شما و همۀ ما.
این تحقیرها شد. البته عدهای هم به این تحقيرها عملاً صحه گذاشتند و امضاء کردند. بازار پاك ما را آلوده کردند. آنهایی که با وابستگیهای خاص خود رشتههای اصیل اقتصاد و بازار را به دغلکارها و سازشکارها به دست گرفتند، تشکیلات درست کردند و شما تودۀ بازاری را از مسیر اقتصاد صحیح و سالم اسلامی بر کنار داشتند. اینها همه برای تحقیر بود. و امروز شما به مصداق فرمان همین آیه باید تجارتتان، کسبتان، حرکتتان، در مسیر هدفهای عالی باشد، نه برای جمع کردن مال، پر کردن لانههای رباخواری به اسم بانکها، وابسته به بیگانگان، نه نیرنگهایی که بعضی کردهاند و میکنند. و چهرۀ روشن شما بازاریانی که اقتصاد مملکت، سرمایۀ دین، حرکت دین، روحانیت، همه وابسته به شما است و شما مایهده آن هستید.
امیدوارم تجدید حیاتی در محیط بازار کنید. ناشایستهها، دغلکارها، کلاهگذارها، رباخوارها، سفتهبازها، بانك تأسیسکنها، اینها را از خودتان برانید. شما مال تهیه کنید، اقتصاد مملکت را به پا بدارید، اقتصاد مستقل، غیر وابسته (متکی به خودمان) و مال در سبیل جهاد، در سبیل انسانیت، در سبیل شستشوی گردها و آلودگیهای تحقیرآمیز.
با این حالم، با این ضعفم، به زحمت با شما صحبت میکنم. امیدوارم که این پیوستگی بین روحانیت مترقی، بازاری مترقی، دانشگاهیان عزیز، پایدار و دائم باشد.
برادرها، ما از سالیان پیش که در این مسیر قدم گذاشتیم، آرزوها داشتیم و داریم. الان که در میان شما هستیم و این چهرههای تابناك و مصمم و قوی و مؤمنی که ایمان، روح خدا، «روح الله»[3] در آنها دمیده شده، این چهرهها، این شما، این دانشگاهیها، این دختران عزیز و متدین و مبارز دانشگاهی، این پسران عزیز، برای من مثل يك احلامی است. هنوز باور نمیکنم، خوابم با بیدارم؟! همین هدف عالی است که رسیدید ولی نه نهایت هدف.
آیا این حرکت که از عمق افکار و اندیشههای اسلامی و کوششهای شهدای عالی ما، از بیابان کربلا گرفته تا میدان شهدا (گریۀ حضار). برادرها، وقتی که من و بعضی از دوستان معمم خودمان را به زندان اوین منتقل کردند، مدتی قبل از اینکه ما را منتقل کنند به بندی که خالی بود، دیدم مأمورین تلاشهایی دارند میکنند. ما متوجه نشدیم. بعد که رفتیم کم کم با آن محیط و آن بند که آشنا شدیم متوجه شدیم تلاششان چه بود. از در و دیوار (خدای من شاهد است) آثار خون پاك میکردند. خونهای دانشجو، خونهای طلبه ( گریۀ شدید حضار) خونهای روحانیت، خونهای بازاریها را پاك میکردند و گمان میکردند با این پاك کردن، ننگ و کثافتی را که بر دامنشان نشسته، پاك خواهند کرد و پاك نخواهند کرد. چنان چهرۀ سیاه و دژخیمی نشان دادهاند که هر چه بکوشند ممکن نیست از دامن تاريخ پاك بشود. روز به روز هم زندهتر میشود را از شما خواهش میکنم که بیشتر توقع نداشته باشید. برای اینکه خود من به هیجان میآیم. ممکن است که همین ساعتهایی که ممکن است در خدمت شما باشم، دیگر مرا نبینید (گریۀ حضار) وضع مزاجم اینطور است. خدا شما را تأیید کند.
وفقكم الله، ایدكم الله، نصركم الله، هداكم الله. خداوند همۀ شما را حفظ کند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
//پایان متن
[1] سورۀ صف، آیۀ ۱۰ و۱۱.
[2] پیام مذکور پیامی که صبح آن روز توسط آیتالله طالقانی به هفتۀ همبستگی دانشگاهیان ایران فرستاده شده بود. متن پیام چنین است:
بسم الله الرحمن الرحيم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
فرزندان عزیزم دانشجویان گرامی و با استقامت در راه حق.
مایۀ تأسف است که به علت بیماری و ضعف مزاج در حال حاضر نمیتوانم در میان شما باشم. در این جمع یاد جوانان فداکاری را گرامی میداریم که بر مبنای تفکر اسلامی و نجات مردم در میدان تیر و زیر شکنجه و در خیابان با نثار خون خود، نهضت اسلامی گسترش یابندۀ امروز ما را بارور کردند و در همین جا لازم است از فرزند عزیز مهاجر و شهیدم دکتر علی شریعتی یاد کنم که در شکوفایی هرچه بیشتر مکتب اسلام و گسترش آن در میان جوانان سهم به سزایی دارد. برشما است که با دقت و مراقبت کامل در برابر توطئههای تفرقهافکنانۀ دشمنان به تشکل و محتوا بخشیدن به نهضت حقطلبانه و با برکت خود ادامه دهید و از درگیریهایی که باعث انحراف از وظایف اصلی و موجب بهرهگیری دشمن میشود بپرهیزید. همبستگی دانشگاهیان با مردم و روحانیت پیشرو و متعهد، طلیعۀ پیروزی و مطلع فجر صادقی است برای همگامی و یکی شدن گروههای مختلف ملت، در مبارزۀ به حقشان عليه نظامات طاغوتی. لذا بر شما است که هرچه بیشتر خود را به مردمی که هر لحظه در کوچه و بازار و شهر و روستا قربانی میدهند، نزدیکتر کنید. به طوری که هیچ یك از افراد مردم با شما احساس جدایی نکنند و بتوانید با تأیید و خواست خدای متعال رسالت و همبستگی خود را که روشنگری و تشکل دادن است به خوبی ایفا کنید. من و دیگر زندانیان به پایمردی و با فداکاریها و شهادتهای مردم مبارز ایران از جمله دانشگاهیان ارجمند از زندان بیرون آمدیم. ولی بسیاری از خواهران و برادران شما هنوز در بند و اسیر هستند. کوشش ما باید آزادی بلاشرط همۀ زندانیان سیاسی و ادامۀ مبارزه تا بر پا ساختن يك جامعۀ توحیدی بر مبنای قسط اسلامی باشد که حقوق همۀ انسانهای عضو آن جامعه به خوبی تأمین گردد. در چهل سال مبارزۀ مستمری که در پشت سر گذاشتهام چنین حرکت با شکوه و گسترده و امیدبخشی از طرف تمام گروههای مردم ندیده بودم. لذا امیدوارم این نهضت با هوشیاری و تقوی هر روز شکوفاتر از روز پیش به جلو رود و به آرمان و هدف مقدس خويش نائل آید.
والسلام عليكم و علی من اتبع الهدی
سید محمود طالقانی چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۵۷
[3] منظور حضرت، آيتالله العظمی امام خمینی بود.
کتاب یادنامه ابوذر زمان، بنیاد فرهنگی آیتالله طالقانی با همکاری شرکت سهامی انتشار، بهار سال 1362، صص 145 تا 150
این محتوا فاقد نسخه صوتی است.
این محتوا فاقد نسخه ویدئویی است.
این محتوا فاقد گالری تصاویر است.
يك تجارت نجاتبخش و پرسود
متن اولین سخنرانی مجاهد نستوه حضرت آيتالله طالقانی در عصر روز چهارشنبه 10/8/1357 دو روز بعد از آزادی که در برابر جمعیتی بیش از 200.000 نفر که از بازار و دیگر نقاط تهران به دیدن ایشان آمده بودند، ایراد کردهاند.
بسم الله الرحمن الرحیم
عليه توكلت واليه اُنيب. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ.[1]
پیامی که برادر عزیزم آقای حاج صادق قرائت کردند، پیامی بود برای فرزندان عزیز دانشگاهیمان.[2] امروز چهرهها اکثراً از کاسبها، بازاریان و دوستان و رفقای بازار هستند. این آیه را متناسب دانستم برای خطابی که از طرف خداوند (به وسیلۀ پیامبرش) به شما مردم فرموده. سورۀ صف است. وظایف و مسئولیتها برای تشکیل صف. إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْيَانٌ مَّرْصُوصٌ. (در اواسط این سوره است اگر حافظه و ذهنم خطا نکرده باشد).
به شما بازاریها، به شما کاسبها، به شما پایهریزهای اقتصاد کشور، به شما کسانی که مایۀ حیات اقتصادی يك كشور شیعه و اسلامی هستید، دستور میدهد: تو پیغمبر از زبان ما، از زبان خدا، ابلاغ کن که دوست دارید به يك تجارت بالاتری، عظیمتری، پایدارتری، بیخسران، بیزیان، مثمر، شما را دلالت کنم. راهنمایی کنم. نخست تحکیم قدرت نیروی ایمان: «هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَی تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ». آن تجارتی که شما را از عذاب، عذاب دردناك که با پوست و استخوان شما را رنجور کرده دلالت کنم. نخست تحکیم مبانی ایمان. با اینکه خطاب به مؤمنین است، باز تجدید ایمان، ایمان متحرك، ایمان متكامل، ایمان به خدا و رسول و زندگی برتر، زندگی عاليتر. نباید شما در زندگی تجارت و کسب غرق شده باشید. ایمان به خدا. جهاد در راه خدا با اموال و نفوستان «باموالكم و انفسكم» چند قدمی در راه ایمان و در راه جهاد، ثمرش را میبینید «خير لكم» اگر مردمی هستید که بینش علمی دارید، هوشیاری دارید، آگاهید، شناخت دارید. «ان کنتم تعلمون».
برادران بازاری، فرزندان گرامی، جوانها، بزرگان! تنها سرمایۀ فکری و مادی ما را به غارت نبردند، به ما اهانت میکنند، تحقیر کردند. شما بازاریها، از ارکان نهضت بزرگ اسلامی ایرانی بودید و هستید. نهضتهای بزرگی که در این کشور روی داد، شما پایه و مایهاش بودید. نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت، نهضت ملی کردن منابع نفت، شما بودید. هنوز بچههای شما دانشگاهی نشده بودند. چنان نهضتی که با بستن دستگاه نفت، شما اقتصاد را به پا نگه داشتید. شما ملتی که گفتید: ما حاضریم بیش از آن مالیات قانونی به دولت ملی مالیات بپردازیم. شما مردمی که قرضه خریدید، بالاخره با همت شما بزرگترین و قویترین استعمار روز که دنیایی را در زیر سلطۀ شوم خود آورده بود، از پا درآوردید و این افتخار را دارید و خواهید داشت و هر چه حیله گرها، فریبکارها، دغلبازها، دروغگوها بخواهند این نهضت را به پای دیگران حساب بکنند، جز رسوایی برایشان نیست. نهضت از شما بود. بعد به تحقیر شما پرداختند، چه تحقیری! روحانیت تحقیر شد، مسئلهگو شد، بیچاره شد، مفتخوار شد، روحانیت مرتجع شد، بازاری محتكر شد، بازاری سفتهباز شد، بازاری رباخوار نمایش داده شد. اینها همه تحقیری بود از ما و شما و همۀ ما.
این تحقیرها شد. البته عدهای هم به این تحقيرها عملاً صحه گذاشتند و امضاء کردند. بازار پاك ما را آلوده کردند. آنهایی که با وابستگیهای خاص خود رشتههای اصیل اقتصاد و بازار را به دغلکارها و سازشکارها به دست گرفتند، تشکیلات درست کردند و شما تودۀ بازاری را از مسیر اقتصاد صحیح و سالم اسلامی بر کنار داشتند. اینها همه برای تحقیر بود. و امروز شما به مصداق فرمان همین آیه باید تجارتتان، کسبتان، حرکتتان، در مسیر هدفهای عالی باشد، نه برای جمع کردن مال، پر کردن لانههای رباخواری به اسم بانکها، وابسته به بیگانگان، نه نیرنگهایی که بعضی کردهاند و میکنند. و چهرۀ روشن شما بازاریانی که اقتصاد مملکت، سرمایۀ دین، حرکت دین، روحانیت، همه وابسته به شما است و شما مایهده آن هستید.
امیدوارم تجدید حیاتی در محیط بازار کنید. ناشایستهها، دغلکارها، کلاهگذارها، رباخوارها، سفتهبازها، بانك تأسیسکنها، اینها را از خودتان برانید. شما مال تهیه کنید، اقتصاد مملکت را به پا بدارید، اقتصاد مستقل، غیر وابسته (متکی به خودمان) و مال در سبیل جهاد، در سبیل انسانیت، در سبیل شستشوی گردها و آلودگیهای تحقیرآمیز.
با این حالم، با این ضعفم، به زحمت با شما صحبت میکنم. امیدوارم که این پیوستگی بین روحانیت مترقی، بازاری مترقی، دانشگاهیان عزیز، پایدار و دائم باشد.
برادرها، ما از سالیان پیش که در این مسیر قدم گذاشتیم، آرزوها داشتیم و داریم. الان که در میان شما هستیم و این چهرههای تابناك و مصمم و قوی و مؤمنی که ایمان، روح خدا، «روح الله»[3] در آنها دمیده شده، این چهرهها، این شما، این دانشگاهیها، این دختران عزیز و متدین و مبارز دانشگاهی، این پسران عزیز، برای من مثل يك احلامی است. هنوز باور نمیکنم، خوابم با بیدارم؟! همین هدف عالی است که رسیدید ولی نه نهایت هدف.
آیا این حرکت که از عمق افکار و اندیشههای اسلامی و کوششهای شهدای عالی ما، از بیابان کربلا گرفته تا میدان شهدا (گریۀ حضار). برادرها، وقتی که من و بعضی از دوستان معمم خودمان را به زندان اوین منتقل کردند، مدتی قبل از اینکه ما را منتقل کنند به بندی که خالی بود، دیدم مأمورین تلاشهایی دارند میکنند. ما متوجه نشدیم. بعد که رفتیم کم کم با آن محیط و آن بند که آشنا شدیم متوجه شدیم تلاششان چه بود. از در و دیوار (خدای من شاهد است) آثار خون پاك میکردند. خونهای دانشجو، خونهای طلبه ( گریۀ شدید حضار) خونهای روحانیت، خونهای بازاریها را پاك میکردند و گمان میکردند با این پاك کردن، ننگ و کثافتی را که بر دامنشان نشسته، پاك خواهند کرد و پاك نخواهند کرد. چنان چهرۀ سیاه و دژخیمی نشان دادهاند که هر چه بکوشند ممکن نیست از دامن تاريخ پاك بشود. روز به روز هم زندهتر میشود را از شما خواهش میکنم که بیشتر توقع نداشته باشید. برای اینکه خود من به هیجان میآیم. ممکن است که همین ساعتهایی که ممکن است در خدمت شما باشم، دیگر مرا نبینید (گریۀ حضار) وضع مزاجم اینطور است. خدا شما را تأیید کند.
وفقكم الله، ایدكم الله، نصركم الله، هداكم الله. خداوند همۀ شما را حفظ کند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
//پایان متن
[1] سورۀ صف، آیۀ ۱۰ و۱۱.
[2] پیام مذکور پیامی که صبح آن روز توسط آیتالله طالقانی به هفتۀ همبستگی دانشگاهیان ایران فرستاده شده بود. متن پیام چنین است:
بسم الله الرحمن الرحيم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
فرزندان عزیزم دانشجویان گرامی و با استقامت در راه حق.
مایۀ تأسف است که به علت بیماری و ضعف مزاج در حال حاضر نمیتوانم در میان شما باشم. در این جمع یاد جوانان فداکاری را گرامی میداریم که بر مبنای تفکر اسلامی و نجات مردم در میدان تیر و زیر شکنجه و در خیابان با نثار خون خود، نهضت اسلامی گسترش یابندۀ امروز ما را بارور کردند و در همین جا لازم است از فرزند عزیز مهاجر و شهیدم دکتر علی شریعتی یاد کنم که در شکوفایی هرچه بیشتر مکتب اسلام و گسترش آن در میان جوانان سهم به سزایی دارد. برشما است که با دقت و مراقبت کامل در برابر توطئههای تفرقهافکنانۀ دشمنان به تشکل و محتوا بخشیدن به نهضت حقطلبانه و با برکت خود ادامه دهید و از درگیریهایی که باعث انحراف از وظایف اصلی و موجب بهرهگیری دشمن میشود بپرهیزید. همبستگی دانشگاهیان با مردم و روحانیت پیشرو و متعهد، طلیعۀ پیروزی و مطلع فجر صادقی است برای همگامی و یکی شدن گروههای مختلف ملت، در مبارزۀ به حقشان عليه نظامات طاغوتی. لذا بر شما است که هرچه بیشتر خود را به مردمی که هر لحظه در کوچه و بازار و شهر و روستا قربانی میدهند، نزدیکتر کنید. به طوری که هیچ یك از افراد مردم با شما احساس جدایی نکنند و بتوانید با تأیید و خواست خدای متعال رسالت و همبستگی خود را که روشنگری و تشکل دادن است به خوبی ایفا کنید. من و دیگر زندانیان به پایمردی و با فداکاریها و شهادتهای مردم مبارز ایران از جمله دانشگاهیان ارجمند از زندان بیرون آمدیم. ولی بسیاری از خواهران و برادران شما هنوز در بند و اسیر هستند. کوشش ما باید آزادی بلاشرط همۀ زندانیان سیاسی و ادامۀ مبارزه تا بر پا ساختن يك جامعۀ توحیدی بر مبنای قسط اسلامی باشد که حقوق همۀ انسانهای عضو آن جامعه به خوبی تأمین گردد. در چهل سال مبارزۀ مستمری که در پشت سر گذاشتهام چنین حرکت با شکوه و گسترده و امیدبخشی از طرف تمام گروههای مردم ندیده بودم. لذا امیدوارم این نهضت با هوشیاری و تقوی هر روز شکوفاتر از روز پیش به جلو رود و به آرمان و هدف مقدس خويش نائل آید.
والسلام عليكم و علی من اتبع الهدی
سید محمود طالقانی چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۵۷
[3] منظور حضرت، آيتالله العظمی امام خمینی بود.
کتاب یادنامه ابوذر زمان، بنیاد فرهنگی آیتالله طالقانی با همکاری شرکت سهامی انتشار، بهار سال 1362، صص 145 تا 150
این محتوا فاقد نسخه صوتی است.
این محتوا فاقد نسخه ویدئویی است.
این محتوا فاقد گالری تصاویر است.
- آزادی از زندان, آیت الله طالقانی, استبداد, استعمار, اقتصاد, انقلاب اسلامی, بازاریان, بنیاد فرهنگی آیتالله طالقانی, دانشگاهیان, ربا, سخنرانی, سیاسی, شرکت سهامی انتشار, شکنجه, قرآن, کتاب یادنامه ابوذر زمان, مبارزه, میدان شهدا, نهضت تنباکو, نهضت مشروطه, نهضت ملی کردن صنعت نفت
- سیاست و اجتماع
- شرکت سهامی انتشار