معرفی: روز شانزدهم اسفند 1357، روزنامۀ کیهان به نقل از امام خمینی تیتر زد که «زن‌ها باید با حجاب به وزارتخانه‌ها بروند». این خبر موجب اعتراض بخشی از زنان و برگزاری تجمعات اعتراضی شد. به خصوص که به مناسبت روز جهانی زن در هفدهم اسفند راهپیمایی بزرگی انجام شد. در واکنش به این رویدادها، آیت‌الله طالقانی در مصاحبه‌ای بر اجباری نشدن حجاب تأکید کردند.
تاریخ ایجاد اثر: 1357/12/20
منبع مورد استفاده: از آزادی تا شهادت، اسناد جنبش اسلامی: قسمت اول از جلد دوم، تهران: انتشارات ابوذر، 25 مهر 1358، صص 104-115، تطبیق داده شده با فایل صوتی
منابع دیگر: روزنامۀ اطلاعات، شمارۀ 15805، یکشنبه 1357/12/20، ص 7.
منبع نسخه صوتی: آرشیو خانوادگی طالقانی
منبع نسخه ویدئویی: آرشیو خانوادگی طالقانی
متن

نظر آیت‌الله طالقانی دربارۀ حجاب اجباری

هیچ کس زنان را به داشتن حجاب مجبور نمی‌کند 

خبرنگار: چند روز قبل از قول امام خمینی در روزنامه‌ها نوشته شده است که زنان می‌توانند در ادارات و مؤسسات کار کنند ولی با حجاب اسلامی و امروز این توهم و تصور برای گروهی از آنان مطرح شده که باید با حجاب باشند و اگر حجابی نداشته باشند نمیگذارند در ادارات کار کنند. نظر شما در این باره چیست. آیا منظور امام خمینی این بوده که زن‌ها باید با حجاب وارد ادارات بشوند یا اینکه نظر دیگری داشتند؟ و به چه شکل باد عمل بشود؟

آیت الله طالقانی: من مجالی نيافتم تا متن بیان امام خمینی را در روزنامه‌ها ببينم، ولی مسلما نظر امام هم به مصلحت زنان ما و خواهران ما و دختران ماست و هم مطابق موازین اصولی اسلام است. هم ایشان و هم ما در این حرکت انقلابی همیشه نسبت به این سهم بزرگی که زن‌های ما در این انقلاب داشتند قدردانی کردیم و واقعا هم سهم بزرگی دارند و در این حرکت تاریخی باید نام اینها در این فصل تاریخی مثل اوایل مشروطیت در تاریخ ما ضبط و ثبت بشود. وقتی که همه این ملت، زن و مرد، حضرت آیت الله خمینی را يك پدر رئوف و مهربان و فداکار برای نجات ملت می‌دانند، قطع نظر از مسایل دیگر، واجب است که نصایح ایشان، راهنمائی‌های ایشان را که به خير هر طبقه‌ای و هر گروهی زن و مرد، این راهنمایی‌هاست بپذیرند و تصور نکنند که اگر مسأله‌ای ایشان مطرح کردند، خدای ناخواسته به زیان و ضرر و نادیده گرفتن حقوق چه زن و چه دیگر طبقات. اگر بخواهیم مسئله حجاب را از جهت اسلامی و از جهت ملی بحث کنیم، يك مسئله سنتی و تاریخی است که در عمق تاريخ ما و تاريخ شرق، همیشه زن‌های ما دارای يك نوع حجاب بوده‌اند، حجاب به معنای عامش نه مخصوص به چادر و وضع خاص یعنی سبک، یعنی حفظ عفاف، یعنی وقار، حفظ وقار و شخصیت زن همیشه در ایران و کشورهای شرقی، اسلامی و غیر اسلامی بوده. شما ملاحظه می‌کنید که هندي‌ها، زن‌های هندوستان با اینکه مسلمان نیستند برای حفظ سنت اصيل ملی خودشان، اکثرا دارای حجابی، سرپوشی هستند که مظهر کامل زنان مترقی و مدبر و سياست مدار شرق خانم «گاندی» است. خانم «گاندی» می‌دانید از جهت قدرت سیاست و اداره يك كشور وسیع با آن همه اختلافات قومی و مذهبی، سال‌ها توانست این‌کشور را اداره کند و آبروی هند را نگاه دارد و استقلال هند را حفظ نماید و مورد احترام همه سیاستمدارهای دنیا بود و من کمتر در روزنامه‌ها عکس این خانم را بدون روسری دیده‌ام، با اینکه مسلمان نیست و هیچکس هم این را اهانت نمی‌دانست دربارۀ خانم «گاندی» و همه به شخصیت او احترام می‌گذاشته‌اند. سنگینی و وقار و حیثیت و قدرت اداره او. حالا اگر در داخل هند اختلافاتی با او بوده ما نمی‌خواهیم دخالت کنیم در امور داخلی دیگران یا بحثی کنیم. ولی واقعا مورد احترام همه دنیا بود و هنوز هم هست و این شخصی است غیر مسلمان و می‌بینید برای حفظ سنت خودش روسریش همیشه سرش بوده. و این جلفی‌ها و سبکی‌ها و کارهایی که در غرب معمول است و به شرق متأسفانه سرایت کرده، در تمام مجالس و مجامعی که می‌رفت شرکت نمی‌کرد. جز برنامۀ عمومی این رفت و آمدهای شخصیت‌های سیاسی همیشه در دنیا این است که عده‌ای شب نشینی‌هائی، مجالس رقصی داشته باشند، ولی هیچ وقت شنیده نشد که این خانم شرکت داشته باشد. بنابراین می‌خواهم عرض کنم اشتباه می‌کنند خانم‌های ما که اگر يك روسری به سرشان بیندازند، اینها  از حیثیت‌شان کم خواهد ‌شود و از جهت شخصیتشان کاسته خواهد شد. نه بلکه از این جهت که  قطع نظر از مسلمان بودن، حافظ سنت شرقی هستند و این حفظ سنت شرقی، اصالت است. اگر یک کشوری بخواهد مستقل باشد، معنایش این نیست که فقط دروازه‌هایش را محدود کند به روی دنیا، این است که سنتش را حفظ کند.

معارفش حفظ کند، سنت‌هایش را حفظ کند، شخصیت‌هایش را حفظ کند. این است معنای استقلال واقعی. متأسفانه این نحوه بی‌حجابی که در این سالیانی که از زمان رضاشاه تا بحال پیش آمده براکثر زن‌های مسلمان ما تحمیل شده. و رضاشاه یا بر اثر برنامه‌های استعماری خواست زن‌های ما را سبك و خفيف کند و به جلافت و بی‌بند و باری بکشاند همان طور که برنامه عمومی استعمار است که زن و مرد را سرگرم شهوترانی‌ها، خوش‌گذرانی‌ها، عیاشی‌ها بکنند برای اینکه بتوانند کارشان را پیش ببرند یا از جهت عوامی‌اش بود. خیال می‌کرد همین قدر لباس‌ها را که کوتاه کرد، مردم ایران کت و شلوار که پوشيدند، شاپو که گذاشتند، زن‌ها که بی‌حجاب آمدند، دیگر ما ترقی کرده‌ایم. ملزمات ترقی را همین چیزها می‌دانست. کار رضاشاه همین طور بود، خیال کرد که دنیای غرب که ترقی گرده، پیشرفت کرده، در علم و قدرت و صنعت و دلیلش این است که زنانش بی‌حجابند و توسعه اقتصاد و علم و قدرت و صنعت و اقتصاد و سیاست برای اینکه زن‌هایش بی‌حجاب هستند و آنها شاپو می‌پوشند و کت و شلوتر می‌پوشند، ما ایرونی‌ها نداریم.

بعد هم اگر کسانی که آن زمان یادشان هست، می‌بینیم به چه وضعی، ماموران شهربانی‌ها و پاسبان‌ها را انداخت به جان مردم، کلاه مردم را  برداشتند، عمامه‌ها را پاره کردند، لباس‌ها را قیچی کردند، چادر را از سر زنان برداشتند و روسری‌شان را پاره پاره کردند برای اینکه بگویند ما مترقی هستیم. و دنبال آن چی شد؟ بعد از آن می‌بینیم که گروهی از زن‌های ما کشاندند را به غرب زدگی. بجای پیشرفت علمی و سیاسی و آگاهی و وظایف و مسئولیت‌هائی که باید بعهده بگیرند، ریختند توی ادارات و وزارتخانه‌ها و مجلس شورای ما و حزب رستاخیزی که درست کرده بودند و چه مفاسدی بار آمد از آن. ما نمی‌خواهیم بگوئیم که زن‌ها به ادارات نروند و هیچ کس هم نمی‌گوید.

زن‌ها يك عضو فعال اجتماع ما هستند، بخصوص زن‌های ما در چنین مرحلۀ انقلاب که واقعا من وقتی از زندانی بیرون آمدم، همه اقشار بخصوص زن‌های ما آنطوری که به چشم من آمد، خیال می‌کردم اینها، زنانی دیگری غير از زن‌های سه سال یا چهار سال قبل هستند. کسان دیگری هستند. فرشته‌های پاك و پر مسئولیتی هستند که اینطور با روسری و چادرشان مشت‌ها را گره کرده‌اند و مثل شیر توی خیابان‌ فریاد ‌کشیدند و در مقابل رژیم ایستادند، کشته دادند و انقلاب را اینها به ثمر رساندند. کی بودند این زن‌ها؟ همان زن‌هائی که دائما به خودآرائی و مصرف کردن و خودنمائی توی خیابان‌ها و توی ادارات و وزارتخانه‌ها مشغول بودند. آن روح انقلابی در بین زن‌های ما باید حفظ شود و باید اینها همیشه این روح انقلابی را داشته باشند. و این منوط به این است که زن‌های ما به آن تجمل پرستی‌ها و آن ابتذال‌هائی که کشانده شده بودند، برنگردند. اصل مطلب این است. و نباید هم برگردند اگر این انقلاب باید ادامه پیدا کند. و وقتی که ما این اصل را در نظر بگیریم، می‌دانیم که خطری که خانم‌ها حس می‌کنند، خیال می‌کنند که گفتۀ امام خمینی یا علمای دین این است که این‌ها در خانه‌هایشان بروند و توسری خور باشند و محجور بمانند. ولی خطری که ما حس می‌کنیم این است که اینها را دو مرتبه به آن ابتذال بکشانند. اما حالا حجاب اسلامی یعنی حجاب وقار، حجاب شخصیت. ساختۀ من و فقيه و اینها نیست، این نص قرآن است. آن قدری که قرآن بیان کرده. نه ما می‌توانیم از آن حدود خارج شویم و نه زن‌هایی که معتقد به این کتاب عظیم آسمانی هستند که رحمه للعالمین است. هر سوره‌اش به نام دو گونه رحمت خدا آغاز می‌شود. بسم الله الرحمن الرحيم. چندین سوره برای حقوق زن‌ها و حدود زن‌ها؛ سوره نساء، سوره نور. سوره نور اساسش پاکسازی داخل خانواده‌هاست و پاکسازی زن‌ها و مؤمنات است. آنهایی که متعهدند، آنهایی که مسئول هستند. آنهایی که در راه خدمت انقلاب اسلام هستند، یعنی همانطوری که آسمان و زمین مظهر نور خداست،  «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ»  این نوری که در هرذره‌ و در هر قسمتی از جهان متلألأ است، باید از خانواده‌های ایمان، نور صفا، نور علم، نور ایمان، نور محبت، نور رحمت متلألع شود و ظاهر شود. این نور از کدام خانه هاست؟ از واحد خانه‌هایی که باید پاکسازی شود. بعد همین آیه در قسمت‌های آخر سورۀ نور است که چه جور پاکسازی شود. «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ»  اگر بخواهند تزکیه شوند، مردان مؤمن از چشم چرانی، شهوت پرستی باید چشم بپوشند. همین طور زنان مؤمنه. «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ» من همین آیه را برای شما کمی تبیین می‌کنم.

به زنان مؤمن یعنی زنان متعهد، زنان مسئول، زنانی که با خدا و با ملت، ملت مسلمان تعهد دارند بگو، چشم پوشی کنند، عفاف خود را حفظ کنند «وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» ، زن‌های مسلمان ما، زن‌های مملکت ما تا چندی قبل که امیدواریم بعد از این نباشد، چه بودند؟ در خانه که  باید برای شوهرشان خودشان را آرایش بکنند، هر جور لباس کهنه و گرد و خاکی و زندگی معمولی. وقتی می‌خواهد برود به خیابان سبزی بخرد یا برود به فلان اداره، دو ساعت باید توالت بکند این خانم. قرآن می‌گوید این را به عکسش کنید. در خانه خودتان را هرچه می‌خواهید آرایش کنید ولی در بیرون همدوش مرد باشید. جنسیتتان را پنهان کنید. شخصیتتان را ظاهر کنید. «وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ». خمار همان روسری بوده که در همه دنیا معمول بوده زن‌ها داشتند. و دامنه این روسری گاهی آویخته می‌شود سینه و جبین و محل زینت آشکار می‌شود. در مدینه منوره زن‌ها گاهی بی توجهی می‌کردند، زن‌های آزاده  دامنه‌های خمارشان را باز می‌گذاشتند. سینه و محل‌های محرك آشکار می‌شد و جوان‌ها آنها را تعقیب می‌کردند. متلک می‌گفتند مثل حالا. و اینها را خیال می‌کردند برده هستند چون برده ها اینجور بیرون می‌آمدند، سر و پای لخت که مورد تعقيب و تحقير جوانان بی‌بند و بار بودند. آیۀ حجاب همین است. آیه حجاب برای چیست؟ برای شخصيت دادن به زنهاست. شخصیت انسانیش، شخصیت ملیش در کشورهای ما.

اگر ما می‌خواهیم سرتا پا مقلد باشيم، خوب بشویم. هرچه می‌خواهیم بشویم. اما اگر بخواهیم همانطوری که به خودمان برگشتیم، به خودمان رجوع کردیم، به فرهنگمان می‌خواهیم برگردیم و قدرتمان می‌خواهیم از خودمان باشد. استقلالمان باید از خودمان باشد. سنت‌های خوبمان هم باید زنده شود. این از جهت سنت و این هم از جهت آیه. ولی آیا این مانع این است که کار اداری داشته باشد؟ نه. مانع از این است که کار فرهنگی داشته باشد؟ نه. به شرطی که در راه خدمت باشد. انسان دارای غرایزی است. آن غرایز مقداریش صادق است مانند گرسنگی و شهوت و دیگر غرایز که دارد. که این خود بخود انجام می‌گیرد. یک مقدارغرایز كاذب است.  تحريك بيشتر از حد است. اسلام می‌خواهد این تحریکات بیشتر از حدی که اخلاق انسان، جسم انسان، ارادۀ انسان، تقوی انسان را می‌گیرد، می‌خواهد نباشد. جلویش مانع می‌شود. علاوۀ بر این، مسئله، مسئلۀ اقتصادی است. زن‌های ما، آن زن بی‌چاره‌ای که معلم است یا در خدمت ادارات است، حقوقی که می‌گرفت، می‌دانید چقدر این حقوقش را مصرف تزئینات و آرایش و پیرایش خودش می‌کرد. برای اینکه چند ساعت برود به اداره. از روی رقابت. می‌دید او آرایشش بیشتر است، فردا  بیشتر پول خرج می‌کرد، می‌دید مد چگونه است، فورا عوض می کرد. اگر ما انقلاب کرده‌ایم، باید همه اینها را دور بریزیم. ما، اسلام، قرآن و مراجع دینی می‌خواهند زن‌های ما شخصیتشان حفظ شود. اصل مطلب این است. هیچ اجباری هم در کار نیست. مسألۀ چادر هم مطرح نیست. مگر در دهات ما از صدر اسلام تا به حال زن‌های ما چه جور زندگی می‌کردند؟ مگر چادر می‌پوشیدند؟. این زنان زحمتکش، این زن‌های خدمتگزار، دهات ما، کردستان ما، مازندران ما، ایلات ما همه يك روسری می بستند، دوش بدوش مردان کار می‌کردند. مگر کار منحصر به رفتن به اداره و پشت میز نشستن؟! این هم کار است دیگر! کار اصیل هم همین است. آن کار تحمیلی است، کار مصرفی است. این کار تولیدی است و اینها الان هم دارند همین کارها را می‌کنند. برنجی که ما می‌خوریم، گندمی که ما می‌خوریم و سایر تولیدات زراعتی ما یک قسمش به عهدۀ زن‌هاست که متأسفانه به آنها بیشتری ظلم شده تا زن‌های شهری.

اسلام راضی نیست که مردها بنشینند توی قهوه خانه‌ها در مازندران و کردستان و اینها و زن‌ها بروند در جنگل‌ها و مزارع و برنج کاری‌ها. چرا ملاحظه حقوق آنها را نمی‌کنید؟ معذالك عفتشان را حفظ می‌کردند، بچه‌هایشان را هم تربیت می‌کردند، کانون خانه را هم گرم نگاه می‌داشتند. يك زندگی باصفا با همت و همکاری با مردها و تولید. همه‌اش ما خیال می‌کنیم که زن‌ها منحصرند به يك مشت زن‌هایی که در شهر ریخته‌اند و دائما می‌خواهند مصرف کننده باشند و ادارات و اینها را پر بکنند. خوب بروید با آنها همکاری کنید. اگر واقعا راست می‌گوئیم ما، البته یک عده‌ای از زن‌ها. اینها باقيمانده‌ها و تفاله‌های رژیم منحط پهلوی هستند که دیگر زن‌های مبارز ما را دارند تحريك می‌کنند. می‌گویند به ما اهانت می‌شود، چه اهانتی شده؟ این همه تجلیل شده از زن‌های ما. باز تکرار می‌کنم، سهم بزرگی در این انقلاب زن‌های ما دارند و باید تاریخ سهم این‌ها را ثبت کند. پنجاه سال زن‌ها در ادارات بوده‌اند و می‌دیدیم که چه اشتغالاتی داشتند، آیا اسمشان در تاریخ بود؟ چقدر ساقط شدند از حیثیت و شرافت و عفت. چه کانون‌هایی بهم خورد. ما نمی‌خواهیم به آنجا برگردیم، آنها هم نباید راضی باشند. همین زن‌هایی که من به مناسبتی از این‌ها قدردانی می‌کنم، بعد از آنکه این چند روزه فرصتی پیش آمد. به یکی – دو از این بیمارستان‌ها سر زدم و به مجروحین و تیر خورده‌ها عیادتی کردم و سرکشی از آن‌ها کردم، وقتی پرسیدم این خانم‌های پزشکیار می‌گفتند، اینها قدرشان مجهول است. همان‌ها که ما وقتی می‌رفتيم می‌دیدیم غیر از آرایش و خودآرائی و خود درست کردن و نمایش دادن خود، اصلا چیز دیگری نداشتند، به مریض‌ها  بی‌اعتنائی می‌کردند. به مریض‌ها اهانت می‌کردند، گفتند شب‌ها و روزها گذشت که این خانم‌ها نخوابیده‌اند و دائما فعالیت می‌کنند و خودشان را فراموش کرده بودند. این زن انقلابی است دیگر. ما نمی‌خواهیم زن‌هایمان به آن صورت سابق برگردند. اصل مسئله همین است. این را باید توجه کنیم. و الاّ مسئله، مسئلۀ چادر نیست. مسئلۀ محدود کردن زن‌ها که بارها حضرت آیت الله خمینی، دیگران، ما گفتيم، همین چند شب قبل که دو نفر از خانم‌هایی که از خبرگزاری پارس آمده بودند گفتیم اگر به حساب موازين حقوق اسلامی بسنجیم، ما مردها از آنها طلبکار هستیم. نباید آنها ادعای حق بکنند، ما باید ادعای حق بکنیم. بر مرد واجب است خرج زنش را بدهد. تعهد بکند. با او بهترین رفتار را داشته باشد، با او به طور متساوی رفتار کند. هر چه که از بیرون درمی آورد، حقوق می‌گیرد، کار می‌کند می‌گذارد در مشت خانم‌ها، خانم‌ها حالا بهش چیزی بدهند یا ندهند دیگر مطالبه نمی‌کند که مثلا این غذا چیه. جرأت هم نمی‌کند مطالبه کند که اگر غذا بد هم باشد... اینقدر... مرده کار، کرده، زحمت کشیده، جون کنده، در اداره رفته. ولی وقتی می‌آید خانه پول‌ها را سر برج باید بدهد به خانم و بعد هم اگر نفسش دربیاید که این غذا مثلا شور شده یا ترش شده فلان اینها دعوا درمی‌گیرد. ما می‌خواهیم خانه‌ها از این دعواها، از این نزاع‌ها، از این اختلافات پاک شود. بین مرد و زن صمیمیت باشد. صفا باشد. يك مملکت مثل يك خانواده، ما می‌خواهیم دیگر بعد از این زن‌های ما و دخترهای ما به سقوط کشیده نشوند. ما می‌خواهیم دیگر قلعه در این مملکت نباشد که یک عده زن‌هایی که فرزندان همین مملکتند و کشور هستند به اون بدبختی کشانده شوند. ما می‌خواهیم دیگر سرپیز و توالت و ماشین و طرز لباس، جنگ داخلی بین مرد و زن نباشد.

به هر حال، منظورم، خلاصه این است که یک جلوگیری از اینکه زن‌های ما به عهد جاهليت پهلوي و شرك پهلوی و شرک خاندان سلطنتی که منشأ همۀ مفاسد بودند، برنگردند و همانطوری که مسئولیت اسلامی و ایرانی خود را تا بحال به خوبی انجام دادند ادامه پیدا کند. این است اصل کلی است.

مسئلۀ حجاب یکی از مظاهر این حرکت و انقلاب است. یکی در این راهپیمائی‌ها، خانم‌ها، خواهران ما، دختران ما را مجبور نکرد که اینها با حجاب یا بی‌حجاب بیایند. هیچ طرفش مجبور نبودند، ولی خودشان با احساس مسئولیت اسلامی که این لباس یکی از شعارهای اسلامی ایرانی است اصالت خودشان را خواستند نشان دهند و به دنيا هم فهماندند. مورد اعجاب دنیا هم قرار گرفتند. اما حالا اینکه روسری ببندند، نبندند هیچکس اجباری در این کار نکرده است ولی ما درخواست می کنیم. حضرت آیت الله خمینی هم اجباری و اکراهی، به صورت اکراه بیان نکرده‌ ولی ما می‌خواهیم نمایش دهیم که در ادارات ما، وزارتخانه‌های ما، تحول و انقلاب اتفاق افتاده. از این جهت من هم درخواست می‌کنم که این‌ها آلت دست واقع نشوند، هو و جنجال راه نیندازند و همانطور که بارها گفتيم همۀ حقوق حقۀ زنان در اسلام و در محيط جمهوریت اسلامی محفوظ خواهد بود. و البته ما خواهش می‌کنیم که با لباس ساده و با وقار و روسری هم روی سرشان بیندازند، به جایی بر نمی‌خورد، اگر آنهایی هم که می‌خواهند مویشان خراب نشود، روسری بیندازند مویشان هم بهتر محفوظ می‌ماند.

همانطور که من آن آیۀ شریفه را تلاوت کردم، می‌فرماید: «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ» بعد کسانی که زن‌ها می‌توانند زینت‌هایشان را در مقابل آنها نپوشانند بیان می‌کند تا آخر آیه می‌فرماید: «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» راه رستگاری همین است که این روابط محفوظ باشد. بین خویشاوندان و مردان غیر خویشاوند، اجنبی‌ها و چقدر پیش آمده که همین تحریکات شهواني كاذب، دخترها، پسرها به سقوط۔ کشانده شده‌اند چه جنگ‌ها، چه قتل‌ها، چه فجایع که تا یک سال قبل دائماً هر روز يك قسمت اخبار روزنامه‌ها همین فجایع بود. منشأ اینها کی بود؟ ریشۀ اینها از کجا بود؟ غير از همین تحریکات بی‌جا بود؟ واقعا يك عده زن‌ها، این جوان‌ها را اذیت می‌کردند. آنها يك عده‌ای ‌شکایت داشتند جوان‌ها ما را اذیت می‌کنند. يك جوانی که وسیله زن گرفتن ندارد، وسیله کار ندارد، زندگی و سروسامان ندارد، وقتی این زن را با این صورت می‌بیند که گاهي يك پیرزن ۵۰ - ۶۰ ساله خودش را مثل يك دختر ۱۴ ساله نمایش می‌دهد در خیابان واینها این بیچاره را اذیتش می‌کند، ناراحتش می‌کند و اين يك جور آزار جوان‌هاست و امیدواریم که بعد از این جوان‌های ما هم سروسامان پیدا کنند. زن‌های ما هم به وظایف اصیل خودشان بیشتر آشنا بشوند و وظایف اداری، معلمی، پزشکیاریشان را با حواس جمع و قدرت فکری که همین تجمل پرستی‌ها و رقابت‌ها مانع درست وظیفه انجام دادن هست، در بین نباشد و بتوانند خوب انجام بدهند.

خبرنگار: بسیاری از سؤال‌ها را جواب فرمودید و توضیحات کافی گفته شد. ولی چند نکته هست که امروز مطرح بود. یکی اینکه آیا اقلیت‌های مذهبی که اعتقادی به حجاب ندارند مجبورند که آنها هم به علت اینکه شناخته نمی‌شوند یا به علت اینکه باید ظاهر را رعایت کنند حجاب داشته باشند؟ و اصولا در اسلام رفتار پیشوایان، پیشوایان گذشتۀ مسلمانان با این زنها و این جور مردم چگونه بوده؟

آیت الله طالقانی: من در خلال صحبت‌ها گفتم این مسئله را که حتی اجبار برای زن‌های مسلمان هم نیست، چه اجباری؟ حضرت آیت الله خمینی نصيحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصيحت می‌کند. راهنمائیش می‌کند که شما اینجور باشید، به این سبك باشید بهتر می‌توانید روح اسلام و همانطور که گفتم سنت ایرانیت را متجلی کنید. استقلال و شخصیتتان را حفظ کنید. وقتی نسبت به آنها اینطور نیست، چطور ما می‌توانیم بگوئیم که اقلیت های مذهبی، مسیحی، زردشتی، یهودی که اکثر اینها خصوصاً یهودی‌ها و زردشتی‌ها، برخوردم می‌بینم مقید به حجاب یا همان سنن ایرانی که از قبل بوده، برای آنها هم اجباری نیست و در اسلام هم همیشه بارها گفتیم و گفتیم و عملا هم نشان دادیم حتی اقلیت‌هایی که به اسم مذهب هستند نه اینکه مذهب صحيح باشند، مذهب ساختگی، مذهب استعماری، مذهب اسرائیلی بودند و اینها وسیلۀ ریاست استعماری و جاسوسی بودند و ما جلوگیری کردیم که معترض به آنها نشوند، چه رسد به اقلیت‌هایی مانند زردشتی‌ها، یهودی‌ها، کلیمی‌ها، مسیحی‌ها و دیگر اقلیت‌ها که همیشه جزو این مملکت بودند، مورد احترام بودند و فرقی نداشتند در زندگی اجتماعی و اقتصادی با دیگران و چه بسا بعضی آنها از خیلی از مسلمان‌ها بهتر بوده در این مملکت. خود یهودی‌ها بعضی‌ها اعتراف می‌کنند، بعضی‌ها که به اسرائیل رفته‌اند و از آنجا فرار کرده‌اند، می‌گویند اینجا اصلاً زندگی ما به مراتب بهتر از اسرائیل است. امکانات ما در اینجا بیشتر از هر جایی است.

خبرنگار: در کتابی که «فرانتس فانون» نوشته به نام سال پنجم انقلاب الجزایر یا جامعه شناسي يك انقلاب مسأله حجاب را در الجزایر خیلی عمیق و بسیار جالب مطرح می کند و تجزیه و تحلیل کرده که زنان الجزایر بر اثر رشد انقلابیشان به نتیجه رسیده‌اند که باید شخصیت خود را بالا ببرند و نگذارند که آلت دست استعمار فرانسه بشوند و ما در راه پیمائی‌های گذشته هم می‌دیدیم که واقعاً عده‌ای از زن‌ها با اینکه بی‌حجاب هستند ولی شعارهای اسلامی می‌دهند و عقيده به این حرکت و به این جنبش اسلامی دارند. آیا واقعا می‌شود آنها را افرادی سهل انگار دانست یا اینکه بی عقیده و رفتاری که نسبت به آنها می‌شود چگونه باید باشد؟ اصولاً این مربوط می‌شود به تلقى اسلام از زن که برخلاف تبلیغات رژیم گذشته که می‌خواست چنين وانمود بکند که اسلام نظری توهین آمیز نسبت به زن دارد و حجاب را برای این بوجود آورد که زن در خانه محبوس بماند و فعالیت اجتماعی نکند، در شرایط کنونی انقلاب ما نسبت به این مسایل چه عکس العملی باید داشته باشیم؟

آیت الله طالقانی: منظور کدام مسایل است یکی یکی بیان کنید.

خبرنگار: یکی شخصیت زن و دیگری مسأله حجاب و ارتباطش با مسائل اجتماعی و سیاسی و انقلابی.

آیت الله طالقانی: همانطوری که شما البته شاید با دقت بیشتر کتاب «فانون» را خوانده‌ايد من هم دیده‌ام که اساساً می‌گوید که انقلاب الجزایر آن وقت اوج گرفت و پیش رفت که زن و مرد الجزایری که مدت‌ها تحت نفوذ فرهنگ استعماری و روش‌ها و لباس‌ها و مدهای استعماری بودند، به خودشان برگشتند و شروع کردند سنن ملیشان را احیاء کردن و همین زن‌های الجزایری بودند که فهمیدند در آن وضع انقلابی بهترین وسيله هم برای نشان دادن شخصیت خودشان هم برای روابطی که با گروه‌های انقلابی مسلح دارند، همین است که با حجاب بتوانند این خدمت بزرگ را انجام بدهند. این مسلم است که در تاريخ الجزایر هست شاید در بین عموماً کشورهای انقلابی خود بخود زن‌ها به سنت‌ها و روش‌های خودشان برگشتند و از فرهنگ و تقلید بی‌جا كه از کشورهای غربی و تقلید های وارداتی و کارهای وارداتی خودشان را توانستند رها بکنند برای اینکه گفتم استقلال معنایش این است که به تمام معنا ما مستقل باشيم. مستقل شدنمان این است که فرهنگمان، سُننمان و راه و روشمان را دو مرتبه پس از اینکه مدتها تحمیل شد؛ یا با زور و سر نیزه مثل دورۀ رضاخان یا به وسیلۀ تبليغات مثل زمان پسرش، اینها را از خودمان شستشو کنيم و زن‌های ما اگر انقلابی باشند باید بگویند که آنها به این وسایل و یا با این سلاح‌ها با زور و فشار و با تبلیغات این نوع زندگی مُدپرستی و خودآرایی و بی‌بند و باری را و خروج از سنن به ما تحمیل کرده‌اند، ما باید برگردیم به همان حال و آنهایی که بخواهند دو مرتبه آنها را احیا کنند که خیلی‌ها هستند آنها مطرود اجتماع هستند. آن وضعیت آن شرایط یعنی مطرود این انقلاب هستند. آنها باید بر کنار باشند از این انقلاب آنها که دائما راه مصرف یعنی راه دزدی، راه رشوه، راه بی‌بند و باری به روی مردم باز می‌کردند، آنها را ما يك زن اصيل نه مسلمان، ایرانی هم نمی دانیم. و اما اینکه گفتید جوان‌هایی ممکن است معترض بشوند که البته هیچ حق ندارند. امروز (شنبه) از یکی از دبیرستان‌ها به من تلفن کردند راجع به همین مسائل. پیامی فرستادم برای دخترها و معلم‌های دبیرستان گفتم شما بد فهمیدید برگردید سر کلاس‌ها این مسائل حل شدنی است. عجله نکنید و بعد به من گفتند که سر يك چهارراهی به يك خانمی کسی اهانت کرده من ناراحت شدم و گفتم حتماً تعقیب بکنید و ببینید این آیا از این مأمورینی است که خودشان را به کمیته ها منتسب می کنند یا به کسی است که خواسته از این راه سوءاستفاده کند و بخواهد چهرۀ این انقلاب را خراب بکنه و نارضایتی ایجاد بکند. همانطور که بشدت عده‌ای مشغول هستند. چه عوامل رژیم سابق، چه عواملی که زیر پرده از جناح‌های غربی و استعماری و وابسته‌های به آنها و ساواکی‌هایی که دارند کار می‌کنند، این کارها را می‌کنند به اسم انقلاب می‌گذارند. برای اینکه یك جناح بزرگ انقلاب اصيل ما که زن‌های ما باشند این‌ها را از انقلاب جدا کنند و ناراضی کنند. به سوی نارضایتی بکشانند.

خبرنگار: خیلی متشکریم از مسائلی که فرمودید و بسیاری از مبهمات را روشن کرد برای مردم و امیدوارم که دیگر افراد غیر مسئول خودسرانه اقدام نکنند و چهرۀ انقلاب ما را لکه دار نکنند به مسائلی که واقعا در متن انقلاب نیست و مسائلی که می‌شود با اعتقاد و ایمان و مسائل جنبی دیگر حل شود. امیدواریم که فرصت‌های دیگری هم پیش بیاید و بتوانیم درباره مسائل اساسی و بنیادی خدمتتان برسیم و از نظراتتان استفاده کنیم و به اطلاع همه برسانیم.

آیت الله طالقانی: من سلام و درودم را بر زن‌ها و خواهرانم و دخترانم که باز می‌گویم سهم بزرگی در این انقلاب داشته‌اند و باید هم این حق و سهم بزرگی که دارند ادامه بدهند، به ثمر برسانند، آلت دست تحریکات نشوند، اغوا نشوند و وظیفه و مسئولیت خطیری که بیش از مسئولیت زندگی عادی و اداری است که آگاهی و هشیاری خودشان و خصوصا خانم‌هایی که در پست مهم و پر مسئولیت تعلیم و آموزگاری هستند و وظیفه‌ای سنگین نسبت به بچه‌های ما دارند، وظایفشان را به خوبی انجام بدهند و هر مشکلی و هر مسأله‌ای پیش آمد ما در دسترس آنها هستیم و اجازه نمی‌دهیم کسی به اینها اهانت بکند. شاید قبلاً خودم هم دلم می‌خواست به آن زن‌ها، با آن صورت‌ها، با آن وضعيات، با آن جلافت‌ها اگر اهانت کردند، خیلی هم ناراضی نبودم، ولی الان اگر کسی بخواهد به يك زن ایرانی که در این جهاد مقدس شرکت کرده، اهانت کند، اهانت به همه مردم این کشور و به همه ایرانی‌ها و به همه مسلمان‌ها هست. سر کارشان بروند و در ادارات هم سنگین، با وقار مسئولیتشان را خوب انجام بدهند و از آرایش و پیرایش اینها که خودشان را هم خسته هستند من می‌دانم که چقدر تحمیل شده به آنها و چقدر ناراحت بودند و از این رقابت‌ها انشاالله بپرهیزند و برای اطاعت از راهنمایی و نصيحت شخصیتی که همه قبولش داریم و به پدر، به دلسوزی برای این ملت گوش بدهند تا اگر مسائل باز پیش آمد همانطوری که عرض کردم مشکلات فکری، مشکلات عملی، ما حاضریم که آن قدری که قدرت داریم، در دست ما هست به یاری خداوند و به همت این ملت شریف و این مردم مشکلات را حل کنیم و روز به روز راه‌ها بازتر بشود تفاهم بیشتر بشود نه بین زن‌ها و مردها، بین تمام طبقات تمام گروه‌ها، بين همه قشرها به ياری خداوند تبارك و تعالی. از خداوند مسئلت آن راهی که خیر این ملت و خیر این کشور و آینده این کشور است روز بروز به روی ما بیشتر بگشاید و ما را از لغزش و خطا حفظ کند. الحمد الله رب العالمين.

//پایان متن

پی‌دی‌اف

از آزادی تا شهادت، اسناد جنبش اسلامی: قسمت اول از جلد دوم، تهران: انتشارات ابوذر، 25 مهر 1358، صص 104-115، تطبیق داده شده با فایل صوتی

نسخه صوتی

مصاحبه آیت‌الله طالقانی دربارۀ حجاب اجباری، 20 اسفند 1357. لازم به ذکر است که در 28.48 فایل صوتی ایراد فنی وجود دارد و بخشی از فایل ناقص شده و این جملات: «زن‌های ما هم به وظایف اصیل خودشان بیشتر آشنا بشوند و وظایف اداری، معلمی، پزشکیاریشان را با حواس جمع و قدرت فکری که همین تجمل پرستی‌ها و رقابت‌ها مانع درست وظیفه انجام دادن هست، در بین نباشد و بتوانند خوب انجام بدهند» حذف شده است.

نسخه ویدیویی

مصاحبه آیت‌الله طالقانی دربارۀ حجاب اجباری، 20 اسفند 1357

گالری تصاویر

این محتوا فاقد گالری تصاویر است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *