بسم الله الرحمن الرحيم
فرزندان عزیز ایران، پاسداران شرف و حیثیت و استقلال وطن؛
ما به خوبی گواهيم که قاطبۀ شما نظامیان در مشاغل و پستهای مختلف سعی دارید که از رودررویی با برادران هموطن خود بگریزید. ما به خوبی دیدیم که روحیه وطنخواهی و عشق به مردم بسیاری از شما را از اطاعت فرماندهانی که بر روی فرزندان وطن تیغ میکشند، بازداشت. ما و همۀ مردم دیدیم که عدهای بیشماری از شما که برای رهایی از انضباط و نظامات ارتشی که اینک دستاویز عدهای سفاك و بیرحم برای کشتن و انتقام برادران شما گردیده است، با نهایت بیمیلی، سرباز زدید. ما و همه شاهد بودیم که فوج فوج در تهران و شهرستانها، در شبکهای از ناامنی و وحشت محل خدمت خود را ترك كرده، خودتان را به زعمای روحانی و ملی میرساندید و برای پیوستن به صفوف مردم و عرضۀ خدمت خود به انقلاب راه چاره میخواستید.
شما در حالیکه ذرهای روح خودسری و فرار از وظیفه نداشتید، از این همه رفتار غیرمردمی و کشتار بیرحمانۀ شبانهروزی در سراسر کشور به ستوه آمده بودید و دائماً درصدد پایان دادن به این غائلۀ برادرکشی که تحمیلشدۀ بیگانگان و مزدوران کثیف آنان است، بودید. ما میدیدیم اکثر آنانکه تفنگها و مسلسلها را به دستور فرماندهان به روی مردم نشانه میگیرند، در پی فرصتند تا از شليك به جان و قلب خواهران و برادران معصوم خود خودداری کنند.
چه حماسههایی آفریدید. چه شبها و دقایق فراموشناشدنی بود که چند تا، چند تا سربازها و درجهدارها که جزو رسته و ستون مراقبين خانۀ من بودند، مخفيانه خودشان را به من میرساندند، غم و ننگ خودشان را از این مأموریتها آشکار میکردند. اشکهای شرم و انفعال همراه با حریت و آزادگی از صحنهها و زیبائیهای فراموشنشدنی زندگی من است.
بدیهی است، بعضی فرماندهان شما که تنها همان عدۀ معدود هستند و بقای خود را در ادامۀ خونریزی و کشتار خلق مظلوم و آلوده کردن دست بیگناه شما در این جنایات میدانند، این مشکلات را برای ارتش ایران به وجود آوردهاند، همانها هستند که کشتار بیرحمانه و ضد بشری ۶۰۰ نفر در سالن سرپوشیدۀ سینما رکس آبادان شروع کردند و آن تراژدی زنده سوزان تاریخ بشریت را به وجود آوردند و به دنبال آن به مأموریتهای مهمتری اعزام شدند. تا امروز که وقایع دهشتناك قزوین، کرمانشاه، اهواز، دزفول، رضائیه را به ترتیبی که در دورانهای بربریت و وحشیگری بشر هم سابقه نداشته، به بار آورده و میآورند و با کمال تأسف هنوز اشتهای خونریزی آنان اشباع نشده و فاجعۀ وحشتناك جمعه و یکشنبۀ خونین اخیر تهران، سنندج و رشت را به بار آوردند.
به هر حال ارتشیان هنوز در میان ما هستند. مردم به خوبی نيك را از بد و مقصر را از غيرمقصر تشخیص میدهند و نقش بازدارنده و هشیارانۀ شما تودۀ ارتشیان را ملت ایران نادیده نمیانگارد. ما میدیدیم شما چه روزها و لحظات حساسی را که هر آن خودتان به لبه تیغ نزديك بودید، میگذراندید. مگر ندیدیم در تهران و شهرستانها چگونه هدف گلولۀ مأمورین رژیم قرار گرفته و ارواح شهدایتان به شهدای راه وطن پیوست. مگر ندیدیم که با جدیت و قهرمانی در تبریز و اصفهان و مشهد با افزارهای رزمی خود به صفوف مردم پیوستید. مگر ندیدیم، افسران و درجهداران نیروی هوایی در اصفهان و تهران و بعضی شهرها با صفوف چند هزار نفری خود به صفوف ملت پیوست و بانك و شعارهای مذهبی و ملی «به فرمان خمینی ز طاغوت گسستيم؛ به ملت پیوستیم» سر دادند. چه شب تاریخی بود که همافران بعد از يك راهپیمایی طولانی که شهر را به لرزه درآوردند، جلوی خانۀ من گردهمایی بزرگی برپا کرده و آن کلمات و عبارات شجاعتآمیز و تائبانه را چون حر بن یزید ریاحی طی قطعنامه خود به ملت ایران و به جهانیان تقدیم کردند. «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»
به هرحال، چنانکه بارها و بارها از طرف زعیم بزرگ و پیشوای سترگ ملت ما امام خمینی گوشزد شده شما نیز بایستی به صفوف ملت بپیوندید و در این راه از هرگونه تلاشی و تفرق بپرهیزید. اکنون سنگر مقدم مبارزۀ این ملت به دست شما سپرده شده. اگر بعضی فرماندهان شما مرتکب جنایتها یا خيانتها شدند یا نادمند یا مقاوم که در هر حال بایستی در مقابل اعمال ننگین خود به موقع جواب بدهند، ولی شما قاطبۀ ارتش از سرباز، درجهدار، افسران جزء، و بعضی امرا که به حق از افتخارات استثنائی ملت ایران هستید، در این ایام موقعیت خود را سخت بشناسید. ضمن اینکه به روی مردم تیغ نگشایید، همت والای خود را صرف این بکنید که ارتش ملی و منسجمی در خدمت هدفهای انقلاب باشید و از هر گونه وابستگی به امپریالیزم و استعمار و اجنبی مبرا باشید.
من همچنین از همۀ برادران و خواهران عزیزم که همگی قلبهایشان از بس کشته و شهید دادهاند و یارای تحمل و صبر را ندارند، میخواهم در عین اینکه حتی یک لحظه سنگر را ترك نكرده و با توطئهها و دسیسههای بعضی فرماندهان ارتشی که هر لحظه در تدارك درگیری بزرگ ارتش با مردم هستند و از این سودای معرکه و غوغای بزرگی که در سر میپرورانند، راه نجاتی برای خود و ارباب فراری خود جستجو میکنند. با سرسختی و شجاعت مبارزه و دفاع کنند، در عین حال از انتقامهای شخصی و تصمیمگیریهای موضعی سخت بپرهیزید که این کار چه بسا گروههای ارتشی که هرگز دستشان به خون آلوده نشده، قربانی انتقام همقطاران بدکار خود بشوند.
بار دیگر از ارتشیانی که خوشبختانه اکثراً تاکنون حضورشان را در صفوف ملت ثابت کردهاند، میخواهم که همۀ همت و کوشش خود را در جهت یکپارچگی و در خدمت به ملت به کارگیرند. مبادا عمل چند فرمانده از خدا بیخبر، خائن فاسد مخل به راه و هدف مقدسشان واقع گردد. امیدوارم برای پاسداری از رهآوردهای انقلابی مردم مسلمان در فردای جامعه نجات یافته، آمادگی کامل داشته باشید.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
سیدمحمود طالقانی
به تاريخ اول ربیع الاول ۱۳۹9
رونامه کیهان، چهارشنبه ۱۱ بهمن ۵۷
//پایان متن
نسخه صوتی موجود نیست.
نسخه ویدئویی موجود نیست.
گالری موجود نیست.
طراحی و اجرا: pixad