در محیط تبعیض، در محیط استثمار و در محیط بهره کشی و محرومیت قهراً تعلیم و تربیت نمیتواند رشد پیدا کند. این بلاغت امیر المؤمنین است، مثل – بلاغت قرآن – که اول توفير را گفته و بعد تعلیم و تربیت را، توفير فيء هم یک معنایش فراوان ساختن اموال عمومی است. فيء یعنی اموال عمومی و ثروتهای عموم، نه ثروتهای شخصی. در قرآن هم درباره فیء بحث میشود و مقصود از آن ثروتهای عمومی است که در دسترس همه باشد و همه بتوانند از آن استفاده کنند. از نظر ما اقتصاد هدف زندگی نیست، بلکه وسیله است برای رشد انسانها.
نظام بانکها یکی از مسائل مشکل ماست. اصل بانک بر مبنای رباست. حل این مسئله از معجزات اسلام است. در آن زمان در جزيرة العرب و کشورهای مجاور و بزرگ رباهای پولی و کالایی در بین همه مردم ثروتمند رایج بود و اسلام بود که ریشه ربا را زد. الان هم بزرگترین گرفتاری و پیچیدگی سرمایه مملکت ما همین دکهها و لانههاست که به وسیلۀ سرمایه داری وابسته سرمایه داران وابسته و [به وسيلۀ] استعمار و سرمایهداری بزرگ دنیا منشأ فقر و بیچارگی برای عده زیادی شده است. شما ملاحظه می کنید که کسی پنج هزار تومان برای خانهاش از بانک قرض می کند. بعد از مدتی شاید به اندازه نصف همین پنج هزار تومان به اصل آن اضافه میشود. گاهی کسی پنجاه هزار تومان از بانک میگیرد و پس از چند سالی و چند مدتی صدو پنجاه هزار تومان به بانک برمیگرداند، یعنی آن بانکدار ورم می کند و این بیچاره روز به روز باید لاغرتر بشود تا از میان برود و مضمحل شود. اولین مسئله این است که ربا باید به کلی در نظام اقتصادی اسلامی ملغا بشود. جزئیات این مسئله باید با تأمل کارشناسیهای اقتصادی و اسلامی تنطیم بشود؛ ولی به طور کلی دو مطلبی که ما از متن دین و سیره اسلامیمان و گفته بزرگانمان و قرآنمان استفاده می کنیم، این است که منابع عمومی باید به دست دولت باشد و او بین مردم توفير کند و به هر کس بهره خود را بدهد و از طرف دیگر، هم باید جلو مصرفگرایی گرفته بشود. مکتبهای اقتصادی به مسئلۀ تولید و مالکیت تکیه میکنند، ولی این مسئله را در نظر نمیگیرند که وقتی مالکیت گسترده میشود، دست استثمارگر و سرمایهدار و سرمایهپرست و سرمایهسوز باز میشود، زیرا میدان شهوت و مصرف باز است و حتی اسلام مصرف را محدود کرد، یعنی مال جز در راه مشروع نباید مصرف شود و این مصرفهای نامشروع حرام است. با مصرف مشروع جلوی فحشا و بی بندوباریها گرفته میشود و قهر، یک مقداری راه تمرکز ثروتها و درآمدها که برای مصرفهای [نامشروع است] مسدود خواهد شد. از طرف دیگر، اسلام راه درآمد را هم محدود می کند. این نظام کلی اسلام است؛ جلو ربا را میگیرد. این همه شروط و قیودی که در فقه دربارۀ معاملات هست، در هیچ کجای دنیا نیست؛ از جمله معامله صالح و غير صالح. و دیگر اینکه اصالت کار، عمل و سرمایه؛ طبیعت همه اینها می تواند نظام اقتصادی سالم باشد، نه آن عوارض و نتایجی که سرمایه داری بی بند دنیا به بار آورده. این مسئله در نظام ما می تواند مشهود باشد، نه سلب مالكیت کلی؛ حتى مالكيت اختصاصی غیر از مالکیت سرمایهداری است، یعنی کارگر، زحمتکش و کشاورز وقتی زمینی را آباد کرد و گاو و گوسفندی تهیه کرد، نباید گفت اینها مال او نیست، مال اوست و اگر ارثی هم در اسلام است، بر همین مبناست. همین دارایی و مالکیت خاص در محدوده است که می تواند انسان را به حرکت دربیاورد و ابتکار عملش را گسترش بدهد، نه مالكيت بی بندوبار و بی حد سرمایهداری و نه سلب مالكیت کلی که سلب شخصیت انسان است. در واقع باید فرآوردههایی که انسان به دست میآورد، مال خودش باشد. این نظام کلی اسلام است. جزئیاتش هم ان شاء الله به همت صاحبان فکر و صاحبان نظر اقتصادی و اسلامی تدوین خواهد شد.
//پایان متن
[1] بخشی از مصاحبه مطبوعاتی آیت الله سید محمود طالقانی.
نسخه صوتی موجود نیست.
نسخه ویدئویی موجود نیست.
گالری موجود نیست.
طراحی و اجرا: pixad