شب یکشنبه ۳ خرداد
از نمونههای نظم و قانون ظاهر جهان، قانون جاذبه عمومی است این نیروی با اقتدار، به واسطه رشتههای ناپیدای خود تمام اجسام كوچك و بزرگ جهان را برپا داشته است. علما و مكتشفين طبیعی از این سر بزرگ به جاذبه عمومی تعبیر کردهاند و میگویند ما لفظی که از این حقيقت تعبیر کند جز کلمه جذب و جاذبه نیافتیم، فلاسفه و عرفای الهی آن را یکی از مظاهر محبت و عشق ساری در تمام موجودات ميدانند، منظومههای بزرگ شمسی، به قانون محبت و جذب به دور هم میچرخند و به یکدیگر حرارت و دلگرمی میدهند و در این فضای غيرمتناهی مسیر عشق و کمال را روشن میکنند و با شور و شوق پیوسته به حرکت خود ادامه میدهند و احساس خستگی نمیکنند، اجزای ناپیدای هر جسمی، به قانون جذب و محبت با سرعت به دور هم میچرخند و این شکلهای منظم اجسام گوناگون را ظاهر میسازند، به همین قانون، اجتماعات بزرگ برپا است و کانون زندگانی گرم است، و پدرها به سرپرستی و مادرها با دلگرمی به اداره اطفال و خانه و ادامه زندگی میپردازند، و همه زحمت و رنج را انسان با خوشی متحمل میشود ، محبت به كمال و علم و خدمت و جمال است که هر طبقهای را وظایف مخصوص خود وامیدارد، و هر چه محبت و شوق بیشتر شود کار کامل و بیشتر میشود پس قانون محبت و جذب و رحمت، از قواعد عمومی عالم است که در همه جا و هر نقطه از جهان نفوذ کرده و در دل هر موجودی راه یافته و در سراسر جهان کرسی خود را مستقر نموده و خیمه خود را برافراشته است.
هر که را جامه ز عشقی چاك شد او ز حرص و عیب کلی پاك شد
شاد باش ای عشق پر سودای ما ای طبیب جمله علتهای ما
ای دوای نخوت و ناموس ما ای تو افلاطون جالینوس ما
جسم خاك از عشق بر افلاك شد کوه در رقص آمد و چالاك شد
عشق جان طور آمد عاشقا طور مست و خر موسى صعقا
با لب دمساز خود گر جفتمی همچو نی من گفتنیها گفتمی
در هر گوشه جهان و زندگی اگر اندکی پایه این عرش رحمت و محبت سست شود کدورت و دلسردی رخ میدهد و بساط هستی و زندگی مختل میشود و منظومههای شمسی به هم میخورد و اجسام متلاشی میشود و زندگی پراکنده میگردد ، یکی از دانشمندان میگوید در تمام عالم پریشانی و بد بختی فقط یکی است و آن نبودن محبت است، در قرآن کریم میگوید: خدای رحمان بر عرش مستقر شده. زیرا که اساس عالم بزرگ که عرش الهی است بر پایههای رحمت بر پا مانده، در هر جا این عرش رحمت، ظهور و شعبه نفوذی دارد چون هر موجودی به فراخور خود از رحمت و محبت بهرهمند است، گناهان بزرگی که در قرآن وعده آتش و عذاب برای مرتکب به آنها داده شده، همان گناهها و جنایاتی است که اساس محبت و روابط انتظامی و قانونی را سست یا قطع میکند. دلسرد کردن مدیران دلسوز و حقیقی اجتماع و اشخاص خدمتگزار، خوار نمودن یتیم، دریدن پرده عفت، و خارج کردن زن را از کانون محبت اداره منزل و تربیت اولاد، جنایاتی است که قابل بخشش نیست چون عرش رحمت خدا را متزلزل میکند. برای هر موجودی يك منظومه حیاتی است که همان کانون عشق و محبت او است و خارج شدن از آن منظومه آسان نیست. اگر يك سیاره در میان مليونها سيارات از منظومه خود خارج شود، در تمام عالم اختلال و بی نظمی رخ میدهد. اگر اجزای جسم را از مدار ناپیدای خود خارج کنند طوفان و صاعقه ایجاد میکند. به این جهت انفجار اتم بس مهیب و وحشتناك است! يك ملت زندهای را از محور دین و ملیت نمیتوان خارج نمود مگر پس از انقلابهای بزرگ، به هم زدن محیط خانوادگی صحیح و بریدن رشته محبتی که میان افراد آن است البته دفعتا آسان نیست، کسانی که بخواهند این اساس را به هم زنند تا بالنتيجه رشته ارتباط يك جامعه بزرگ سست شود، سالها تبلیغات میکنند و به هزارها نام زیبا و نشریات دلربا فحشا و بیعفتی را ترویج میکنند و به دست جهال و جنایتپیشگان خودشان، پایه محبت و علاقه به زندگی را در میان مردها و زنها و خانواده که سلول اول اجتماعند متزلزل مینمایند، آنگاه به مقاصد شوم خود نائل میشوند!
از این بیان تا اندازهای معلوم شد که جاذبه محبت از حقایق عمومی عالم است و عرش خداوند بزرگ همين جذب و رحمت میباشد، فواصل و حرکات منظم اثر قوانین جاذبه عمومی است، حركات سيارات را عموم مردم تا اندازه متوجهاند، چون طلوع و غروب آفتاب و پیدرپی آمدن فصول و اختلاف شب و روز همه از آثار همین حرکات منظم است. در هزارها سال پیش در چنین روزی آفتاب در ساعت و دقیقه و ثانیه معین طلوع و غروب نموده امروز هم چنین است هزارها سال بعد هم چنین خواهد بود. فواصل سيارات هم مانند حرکات آنها در تحت نظم و قوانین ثابتی است که نمونهای از آن چنین است: اگر فاصله و دوری عطارد را از آفتاب صفر فرض کنیم و زهره را ۳، و زمین را 6 ، و مریخ را ۱۲ و ستاره مجهول را ۲4 ، و مشتری را 48، و زحل را 96، با این فرض قدری نظم معین فواصل سيارات را فهمیدهایم که با نسبت معین هندسی میباشد ، فواصل اجزاء سیاره هر ذره جسمی با هسته مرکزی آن نیز قانون منظمی دارد.
یکی دیگر از قوانین جاذبه عمومی قانون مربع بعد است، این قانون در جذب و سنگینی جسم و شدت حرارت و نور و صوت يكنواخت جاری است، چند مثال برای فهم عموم میآورم تا حساب نظم عالم را عموم متوجه شوند و این مثالها را نمونه بدانند از نظامات بزرگ جهان، اگر دو قطعه چوب را که از حیث وزن و اندازه یکی باشند با فاصله دو متر روی آب رها کنیم روی قانون جاذبه عمومی این دو به تدریج به هم نزديك میگردند، اگر فرض کنیم در هر ثانیه يك متر به یکدیگر نزديك ميشوند، پس از آن آنها را چهار متر از هم دور قرار دهیم میبینیم با آنکه بعد در مقابل زیاد شده ولی نزديكشدن آن دو به یکدیگر در هر ثانیه يك چهارم متر است. همین قانون مربع بعد در سنگینی جسم هم جاری است، اگر يك جسمی را صد متر از زمین بالا بردیم و در آنجا وزن آن چهار کیلو بود چون دویست متر بالای زمین همان جسم را بتوانیم وزن كنيم يك كيلو خواهد بود، در صوت نیز این قانون جاری است ، اگر چهار زنگ را در چهل متری خود قرار بدهیم و يك زنگ مانند آنها را در بیست متری قراری دهیم، صوت آن چهار زنگ مانند آن يك زنگ خواهد بود. نور هم از این قانون خارج نیست به جای زنگها چراغ بگذارید، میبینید نور چراغ نزديک با چهار چراغ دور یکسان است، چراغها را بردارید، به جای آنها بخاریهای متساوی در حرارت بگذارید. همین قانون را مشاهده میکنید، پس در خلقت عالم یک نوع قوانین منظمي حکومت دارد و این قوانین در زمین ما و فضا و سیارات دور همه یکسان است به این جهت باید معتقد شويم كه يك اراده و قدرت در تمام عالم حکومت دارد. اصول زندگانی ما روی زمین وابسته به نور و حرارت و صوت و جاذبه است و تمام اینها دارای قانون واحد و منظمی هستند. در رقاصِ ساعت و بازوی قپان نیز نسبت به کوتاهی و بلندی آنها همین قانون را مینگرید. از قوانین جاذبه عمومی قانون سقوط جسم است که آن هم بر حسب قانون منظم عددی است. اگر ثانیه اول سقوط را يك فرض کنیم، در ثانیه دوم ۳ در ثانیه چهارم 5 و در ثانیه پنجم ۷ خواهد بود ، در ثانیه اول اگر جسم 16 قدم مسافت سقوط کند، بنابراین در ثانیه دوم 16 ضرب در ۳ و در ثانیه سوم 16 ضرب در 5 خواهد بود. اینها چند نمونهای است برای توجه به قوانین عمومی و ثابت جهان. بر انسان است که در این قوانین تدبر کند تا عظمت و وحدت خالق را در این خطوط برجسته بخواند و برای پیشرفت زندگانی از اینها استفاده کند و بر مسلمانها است که به رموز دین و کتاب آسمانی خودشان بینا شوند، و از روی آیات خلقت آیات قرآن را بهتر بفهمند. آنجا که میگوید: کرسی خدا آسمانها و زمین را فراگرفته . آسمانهای برافراشته را شما بدون ستون می بینید؟! آسمان دارای رشتههای به هم پیوسته است. برای خدا است آنچه در آسمان و زمین است و همه خاضع و فروتن برای حقند. در زمین چنان محبت سرشار قرار دادیم که زنده و مردۀ شما را در آغوش گرفته و به پرواز درآمده برای خدا سجده میکند آنچه در آسمانها و زمین است، هر چیزی برای خدا تسبیح میکند ولی شما تسبيح آنها را نمیفهمید . خداست که آسمان و زمین را به هم پیوسته داشته تا از هم متلاشی نشوند.
اینها ترجمه و مضمون بعضی از آیات کتاب آسمانی شما است که میخواهد پیروان خود را به نظامات بزرگ عالم متوجه کند. اگر مسلمانها از قرآن و هدایت او پیروی میکردند مانند پدران بزرگ خود امروز همه چیز داشتند، چراغ علم به دست آنها بود و رهنمای خلق جهان بودند، شایستهترین ملل بودند که قدرت علم را برای خدمت به خلق و روشنکردن راه خدا و برقرار نمودن عدالت به کار برند، نه آنکه علم و صنعت را وسیله درندگی و خوردن ضعیف و مادهپرستی قرار دهند! تاريخ بهترین شاهد تربیت قرآن است. خداوند این ضعف و پراکندگی را از میان مسلمانان برطرف کند و همه را در پناه خود بدارد.
// پایان متن
نسخه صوتی موجود نیست.
نسخه ویدئویی موجود نیست.
گالری موجود نیست.
طراحی و اجرا: pixad