طالقانی در این مقاله که برای سالنامۀ معارف جعفری در سال ۱۳۴۰ نگاشته شده است، توحید را از نگاه اسلامی، انقلاب و تحولی توصیف میکند که از فطرت و ضمیر انسانی آغاز شده و همۀ استعدادهای عقلی و نفسانی را بر میانگیزد. وی با اشاره به مصائب و مشکلات زندگی بشر علت آن که پیامبر اسلام بر خلاف سایر رهبران نهضتها و انقلابهای جهان برای اصلاح فردی و اجتماعی به جای تأسیس حزب و تاکید بر مسائلی چون قومیت و ملیت، بر حقیقت انسان و مبدا عقیده و فکر تأکید کرد را در مفهوم توحید میداند.
وی در این مقاله در پاسخ به برخی که میپندارند با پیشرفت علم، بالا آمدن سطح فرهنگ عمومی یا مواعظ اخلاقی میتوان بشر را به صلاح و خوشبختی رساند، توضیح میدهد که تا آدمی ارزش خود را نشناسد و خود را مسئول نداند، برای رسیدن به هر سود و لذتی هر ناروانی را روا میدارد و در محیط تاریکی حکومت غرایز و شهوات پیوسته به صورتهای گوناگون بت میتراشد و بت میپرستد، و یگانه علاج این دور باطل را در همان کلمه توحید معرفی میکند.