معرفی: متن حاضر تفسیر آیات 21 تا 24 سوره بقره به قلم آیت‌الله طالقانی است که در ادامه سلسله یادداشت‌های مربوط به تفسیر قرآن در نشریه دانش‌آموز منتشر شده است. طالقانی در تفسیر این آیات درباره ندای عام قرآن سخن می‌گوید و دعوت و هدایت‌گری قرآن را امری برای همه ابنای بشر معرفی می‌کند. او این آیات را زنهاری برای انسان می‌داند تا از غفلت و معطوف داشتن توجهات به دنیا و نادیده انگاشتن باطن دوری کنند. نشریه دانش‌آموز با هدف معرفی معارف دینی منتشر می‌شد و همچنین شامل مطالبی نیز در حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی بود. این نشریه با فاصله‌ای اندک پس از سقوط حکومت رضاشاه و باز شدن فضای فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی، آغاز به کار کرد و تا دهه سی به انتشار خود ادامه داد. سید محمود طالقانی نقش بسزایی در اولین سال‌های انتشار این نشریه داشت. وی در آن سال‌ها به تازگی فضای سنتی حوزه‌های علمیه را ترک کرده بود و بر انجام فعالیت فرهنگیِ متناسب با زمانه برای نسل جوان تاکید داشت.
تاریخ ایجاد اثر: شهریور و مهر 1321
منبع مورد استفاده: نشریه دانش‌آموز، سال هفتم، شماره 9 و 10، شهریور و مهر ۱۳۲۱، صص 1 تا 3
متن

تفسیر سوره بقره آیات 21 تا 24 در نشریه دانش‌آموز

مانده از شماره ۸

بسم الله الرحمن الرحيم

آية - ٢٤ - ٢١

ندای عام قرآن

چون همه در خانه خدائید صاحب خانه را بشناسید، و یک جهت او را پرستش کنید. این زمین معبد بزرگ است نه محل اختلاف و نزاع، از راه پرستش خدا می‌توانید همه در یک سطح عالی تقوی درآیید آنگاه همه در نور قرآن سیر کنید، چون آسمان بنای جهان است و رزق هم از آسان است چرا در زمین واژگون شده‌اید؟ چون همه چیز از خدا دارید چرا به غیر او خضوع می‌نمایید؟ اگر درباره قرآن شك داريد سوره مانند آن بیاورید.

قرآن تعادل میان غرایز فاضله و غريزه حب مال را در شخص، و اقتصاد را در جامعه برقرار و حفظ می‌نماید، اگر این تعادل از میان برود گرفتار آتش بی پایان هستید

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ‎﴿٢١﴾‏ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ‎﴿٢٢﴾‏ وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‎﴿٢٣﴾‏ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا وَلَن تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ ‎﴿٢٤﴾‏

«ترجمه» هان ای مردم غافل پروردگاری را پرستش کنید که شما و پیشینیان شما را آفریده باشد که اهل تقوی شوید؛

آن خداوندی که زمین را برای شما رام و نرم و گسترده نموده و آسمان را بنا قرار داده و از آسمان آب را فرو فرستاده و به سبب آن از هرگونه ثمر برای روزی شما بیرون آورده پس برای او نظیر و مانند قرار ندهید با آنکه می‌دانید برای خداوند مانندی نیست و اگر از آنچه به بنده خود فرو فرستادیم در شك هستید پس بیاورید سورة مانند آن و بخوانید جز خدا گواهان خود را اگر مردمی هستید راستگو و راست‌اندیش.

پس اگر نکردید و هرگز نخواهید توانست پس باید بپرهیزید از آتشی که آتش‌انگیز آن انسان است و سنگی که برای کافران آماده و فراهم گشته.

«تفسير»

پس از معرفی قرآن، و بيان وصف متقین هدایت یافته به آن و کافر بی بهره، و منافق سرگشته - این جمله «یا ایها الناس»[1] خطاب عام و برای تنبیه و سرزنش انسان است از غفلت به موقعیت خود در جهان و شناسایی صاحب این بساط و عدم تذكر و تقرب به او، که در اثر این غفلت مقاصد پراکنده و راه‌ها مختلف و هدف‌ها گوناگون شده و هر کس منشأ كمال و بقاء را چیزی تشخیص داده و آن را پرستش می‌کند و در برابرش سر فرود آورده و چون مقاصد منشعب گردیده قهراً تصادم و اصطكاك و جنگ و نزاع برخاسته و صحنه پهناور این معبد بزرگ میدان تنازع وحوش و درندگان گشته، قرآن در این بانگ هشیاری می‌گوید منظور و مقصود صاحب این بنا این نبوده، آیا ممکن است این خلقت حکیمانه برای این باشد، آن خداوندی که این زمین را پس از ادواری که بر آن گذشت نرم و گسترده برای آسایش انسان نمود و آن را به آسمان‌ها پیوند داده[2] و سفره خود را در اثر آبی که از آسمان فرستاده در دامن کوه و دشت گسترده و طبیعت را مسخر نموده که ثمرات را در دل خود بپروراند و آن را به دست خود با خضوع و فروتنی تقدیم پیشگاه انسان کند، چنین خدایی را باید بشناسید و فقط او را پرستش کنید و به او تقرب جوئید، امید است که متقی[3] شوید، یعنی غرایز عالى و فضائل به واسطه عبادت بر پا و تقویت شوند و غرایز پست در تحت نفوذ و حکومت آنها درآیند، و چون همه در سطح عالی تقوی درآمدید در پرتو قرآن که کتاب هدایت متقین است از همه گونه خطرها و آتش‌ها رسته رو به کمال و رشد پیش روید.

پس این اعراض از هدایت قرآن یا از جهت معبودها و مقاصد مختلف است که انسان برای خود قرار داده پس باید به توجه به خلق خود و پیشینیان و تدبیر زمین و آسمان و تسخیر طبیعت برای انسان، معبود حقیقی را بشناسد، و اگر از جهت شك و ریبی است که درباره قرآن دارید که آیا از طرف صاحب این خانه و برنامه زندگی در آن است؟ یا ساخت‌وساز انسانی است؟ آیا برای هدایت کافی است؟ آیا برنامه‌اش برای زندگی رسا است؟ پس سوره مانند آن بياوريد[4] و از همه كس جز خدا كمك بجوئید با آنکه هرگز نخواهید توانست و چون عاجز شديد شك و تردید را که موجب آشفتگی است در خود راه ندهید و حکومت تام در تصرف خود و اجتماع را به او واگذارید تا تعادل و توازن را حفظ کند، و اگر تعادل برقرار و پایدار نشود نخست از مشتعل شدن غريزه حب مال و اصطكاك انسان و حجاره[5] که کلمه جامع محبت جمله شهوات پست است، همه فضائل نفسانی خواهد سوخت و این شراره جهنم سپس از باطن سر کشیده منشاء جنگ‌ها و خون‌ریزی‌ها در بیرون خواهد شد و خانمان‌ها را خواهد آتش زد و اجتماعات را تل‌های خاکستر نمود، این آتش که کانون آن حب مال است در هر نشانه و عالم ظهوری دارد و ظهور تام آن پس از برچیده شدن حجاب‌های طبیعت و انقلاب کلی عالم و توجه یک جهت انسان به باطن است.

// پایان متن

[1] این جمله، یا ایها الناس، از یاء حرف نداء دور و ی و هاء تنبيه و ناس که می‌توان از ناسی (فراموشکاری) باشد ترکیب شده و در منتهای بلاغت در غفلت و بی هوشی عمیق انسان است که از شنیدن راز خلقت دور افتاده و حق و عنایات او را فراموش کرده فقط بانگ دوری از اعماق عالم به او می‌رسد.

[2] اغلب بنا را به معناى مبنى عليه، و ضمیر را راجع به ارض دانسته‌اند با آنکه بنا اسم مصدر است به معنای ساختمان پس مقصود این است که ساختمان اساسی عالم آسمان است و اگر به معنای مبنی علیه باشد ظاهر آن است که ضمير راجع به خود مبنی باشد یعنی آن را پایه بناء قرار داده.

[3] با دقت در تفسیر آیات سابق و معنای تقوی به نظم حکیمانه این آیات پی می‌بریم.

[4] این آیه از دو راه معجزه است؛ نخست اصل این دعوت دوم این پیشگوئی مؤکد، و ان تفعلوا، با مقاومت‌های خونین هزار و سیصد ساله تاریخ بهترین شاهد صدق است.

[5] این تفسیر آیه از جهت حقیقت و لغت و ادبیت به نظر آخرین تحقیق است زیرا که به‌خصوص طلا و نقره در لغت حجر گفته می‌شود و حجارة دارای تاء نوعیت نیز می‌باشد و اساس مال تا آنجا که نشان می‌دهد در همه ملل این دو فلز بوده و از جهت ادب صله الذي و مانند آن باید امر معلوم باشد و امور اخروی از هر جهت مجهول است و از کلمه أعدت معلوم می‌شود که قبل از آخرت تهیه و آماده شده پس از مراجعه به تفسير دانشمند اسلام صدرالدین شیرازی یافتم که ایشان همین حقیقت را به طور دیگری بیان کرده‌اند در حدیث ، حجاره به سنگ كبريت تفسير شده، و همین قدر معلوم می‌شود سنگ معینی است.

پی‌دی‌اف

نشریه دانش‌آموز، سال هفتم، شماره 9 و 10، شهریور و مهر ۱۳۲۱، صص 1 تا 3

نسخه صوتی

این محتوا فاقد نسخه صوتی است.

نسخه ویدیویی

این محتوا فاقد نسخه ویدئویی است.

گالری تصاویر

این محتوا فاقد گالری تصاویر است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *