تفسیر سورۀ قدر
در مکه نازل شده، شش آیه است، فضیلت آن بسیار است.
بِّسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾ تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾ سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾.
ترجمه: به حقيقت قرآن را ما در شب قدر نازل کردیم. تو چه میدانی که حقیقت شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه برتر و نیکوتر است. در آن شب برای انجام هر مأموریت و تقدیر هر کار، ملائکه و روح اعظم پی در پی به اذن پروردگارشان فرود میآیند. آن شب یکسره سلام است تا فجر از افق رخ نشان ندهد.
در یک شب دیجور و آرام که ارکان طبیعت و عناصر هم گویا به خواب رفته بودند، بانگ خروس و نالۀ مرغان و همهمۀ حیوانات و صفیر حشرات هم شنیده نمیشد.
در میان آن ظلمت، اشباح کوههای سیاه اطراف مکه و نیمتنۀ بتان بالایخانه به شكل موحشی مینمودند. در چنین شبی فقط دل بیدار که مانند قلب طبیعت هوشیار بود همان دل جوان چهل ساله بود به نام «محمد صلی الله عليه و آله» که ظلمت ظاهر طبیعت و باطن خلق و خیالات و اندیشههای جهنمافروز خفتگان بالای زمین، آخرین رشتۀ باريك جاذبۀ طبیعت را پاره نموده و جمال غیب عالم یکسره مجذوب سر گیتی و باطن وجودش کرده بود. در این هنگام از اعماق آسمانهای غیب، حقایق ثابت به كلي بر روح مقدسش پرتو افکند و به صورت معنوی کلمات و حروف ذهنی درآمد. به تعبير احادیث شریف قرآن در شب قدر از آسمانهای بالا به آسمان دنیا نازل شد و متدرجاً در بیست و سه سال به حسب حاجت و پیشآمدها از زمان مقدس پیامبر(ص)، به صورت عربی مبین جاری گردید.
برای هر فرد دانی نیز در دوران زندگانیش قدری مقدر است که به واسطۀ استعدادهایی که از افکار و اندیشه و اعمال گذشته تهیه نموده مقدراتشان از سعادت و شقاوت تقدیر میشود. (مانند کارنامۀ محصلین و دوسیههای کارمندان) و کارمندان عالم بزرگ روی آن سوابق و استعدادها، آتیۀ سعادت و شقاوت و مرض و صحت و موت و حیات و دیگر امور را مقدر بنمایند (ولی در توبه به هر حال باز است). لذا اولیاء دینی (چنانکه از کلمۀ تنزل هم استفاده میشود) فرمودند شب قدر همانطور که برای پیغمبر اکرم (ص) بود و قرآن در آن نازل شد، همیشه برای مسلمانان باقی است ولی معین نیست.
یک فکر اساسی و نقشۀ ذهنی که در گرفتاریهای مصائب و فشارهای طبیعت و تاریکی حاجتهای گوناگون در مغز انسان روشن میشود، هزارها مشکلات علمی را حل مینماید و راههای سعادت را به روي انسان میگشاید و هدف زندگی را مشخص میدارد. سپس افکار و اعمال، همیشه رو به نتيجه است و سعی باطل نمیشود. به این جهت فرموده یک شب قدر از هزار ماه عمل و کوشش که بدون شب قدر باشد، برکتش بیشتر است.
آن فرد و ملتی به کمال مطلوب میرسند که در سير حيات نقشۀ صحیح مقدر(اندازهگیری و سنجیده) شده داشته باشند. بیفکر روشن و نقشه و هدف واضح، پس از سالها کوشش و حرکت، ملت و مردمی یا به جای اول ایستاده یا به عقب برگشتهاند.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بعد از این روی من و آینه وصف جمال که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
شما ای ملت اسلام! بکوشید تا سالنامۀ سوابق افکار و اخلاق و اعمالتان که در دستگاه زندۀ عالم ثبت و ضبط میشود و روی آن مقدراتتان معین میگردد به دستور قرآن تنظیم شود. تا در هر مرحله از زندگی که پا میگذارید و هر فصلی که برای شما تجدید میشود به شهرستان نور دانش نزدیکتر شوید و از جهنم هولناك و تاريك جهل و حرص و آز و شهوات رذائل دور گردید. يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ.
سید محمود طالقانی
//پایان متن
سالنامۀ نور دانش 1326 (نشریۀ سالیانۀ انجمن تبلیغات اسلامی)، صفحه 458 تا 460.
این محتوا فاقد نسخه صوتی است.
این محتوا فاقد نسخه ویدئویی است.
این محتوا فاقد گالری تصاویر است.
تفسیر سورۀ قدر
در مکه نازل شده، شش آیه است، فضیلت آن بسیار است.
بِّسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾ تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾ سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾.
ترجمه: به حقيقت قرآن را ما در شب قدر نازل کردیم. تو چه میدانی که حقیقت شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه برتر و نیکوتر است. در آن شب برای انجام هر مأموریت و تقدیر هر کار، ملائکه و روح اعظم پی در پی به اذن پروردگارشان فرود میآیند. آن شب یکسره سلام است تا فجر از افق رخ نشان ندهد.
در یک شب دیجور و آرام که ارکان طبیعت و عناصر هم گویا به خواب رفته بودند، بانگ خروس و نالۀ مرغان و همهمۀ حیوانات و صفیر حشرات هم شنیده نمیشد.
در میان آن ظلمت، اشباح کوههای سیاه اطراف مکه و نیمتنۀ بتان بالایخانه به شكل موحشی مینمودند. در چنین شبی فقط دل بیدار که مانند قلب طبیعت هوشیار بود همان دل جوان چهل ساله بود به نام «محمد صلی الله عليه و آله» که ظلمت ظاهر طبیعت و باطن خلق و خیالات و اندیشههای جهنمافروز خفتگان بالای زمین، آخرین رشتۀ باريك جاذبۀ طبیعت را پاره نموده و جمال غیب عالم یکسره مجذوب سر گیتی و باطن وجودش کرده بود. در این هنگام از اعماق آسمانهای غیب، حقایق ثابت به كلي بر روح مقدسش پرتو افکند و به صورت معنوی کلمات و حروف ذهنی درآمد. به تعبير احادیث شریف قرآن در شب قدر از آسمانهای بالا به آسمان دنیا نازل شد و متدرجاً در بیست و سه سال به حسب حاجت و پیشآمدها از زمان مقدس پیامبر(ص)، به صورت عربی مبین جاری گردید.
برای هر فرد دانی نیز در دوران زندگانیش قدری مقدر است که به واسطۀ استعدادهایی که از افکار و اندیشه و اعمال گذشته تهیه نموده مقدراتشان از سعادت و شقاوت تقدیر میشود. (مانند کارنامۀ محصلین و دوسیههای کارمندان) و کارمندان عالم بزرگ روی آن سوابق و استعدادها، آتیۀ سعادت و شقاوت و مرض و صحت و موت و حیات و دیگر امور را مقدر بنمایند (ولی در توبه به هر حال باز است). لذا اولیاء دینی (چنانکه از کلمۀ تنزل هم استفاده میشود) فرمودند شب قدر همانطور که برای پیغمبر اکرم (ص) بود و قرآن در آن نازل شد، همیشه برای مسلمانان باقی است ولی معین نیست.
یک فکر اساسی و نقشۀ ذهنی که در گرفتاریهای مصائب و فشارهای طبیعت و تاریکی حاجتهای گوناگون در مغز انسان روشن میشود، هزارها مشکلات علمی را حل مینماید و راههای سعادت را به روي انسان میگشاید و هدف زندگی را مشخص میدارد. سپس افکار و اعمال، همیشه رو به نتيجه است و سعی باطل نمیشود. به این جهت فرموده یک شب قدر از هزار ماه عمل و کوشش که بدون شب قدر باشد، برکتش بیشتر است.
آن فرد و ملتی به کمال مطلوب میرسند که در سير حيات نقشۀ صحیح مقدر(اندازهگیری و سنجیده) شده داشته باشند. بیفکر روشن و نقشه و هدف واضح، پس از سالها کوشش و حرکت، ملت و مردمی یا به جای اول ایستاده یا به عقب برگشتهاند.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بعد از این روی من و آینه وصف جمال که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
شما ای ملت اسلام! بکوشید تا سالنامۀ سوابق افکار و اخلاق و اعمالتان که در دستگاه زندۀ عالم ثبت و ضبط میشود و روی آن مقدراتتان معین میگردد به دستور قرآن تنظیم شود. تا در هر مرحله از زندگی که پا میگذارید و هر فصلی که برای شما تجدید میشود به شهرستان نور دانش نزدیکتر شوید و از جهنم هولناك و تاريك جهل و حرص و آز و شهوات رذائل دور گردید. يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ.
سید محمود طالقانی
//پایان متن
سالنامۀ نور دانش 1326 (نشریۀ سالیانۀ انجمن تبلیغات اسلامی)، صفحه 458 تا 460.
این محتوا فاقد نسخه صوتی است.
این محتوا فاقد نسخه ویدئویی است.
این محتوا فاقد گالری تصاویر است.