پول، منشأ ربا
فرق ربا و خرید و فروش چیست؟ آیا خریدن دین مدتدار مدیون به بهای کمتر و یا خرید برات یا حوالۀ خارج و همچنین معاملات بانکی اینها، معاملات ربوی به شمار میآید یا خیر؟
پیش از ورود در بحث ابتدا باید دانست که رباخواری پیش از اسلام هم معمول بوده است ولی کلمۀ «ربا» از اصطلاحات خاص قرآن است. از مطالب و مدارکی که برای استنباط احکام خیلی مهم است، فهمیدن معانی لغت و موقعیت لغت است و فهم مردم زمان از آن. بحث تاریخی دربارۀ ربا که از کی در دنیا شایع شد، بحث مفصلی است. شاید نتوان زمان خاصی را برای آن معین کرد. ظاهراً از وقتی که پول در دنیا پیدا شده، ربا هم پیدا شده است. در زندگی قبیلگی که داد و ستد به صورت کالا به کالا بوده است، جایی برای ربا وجود نداشته و نه احتکاری در بین بوده است. قبل از به میدان آمدن پول، نه معاملات بر محور ربا دور میزده و نه احتکاری بوده. آنچه نیاز داشتند به اندازۀ احتیاج تولید میشده و مازاد را میدادند و در ازای آن سایر مایحتاج خود را میگرفتند. پول برای تسهیل مبادلات و معاملات درست شده است و میزانی است برای تعیین ارزش بین دو جنس. پس، پول نه خود جزء کالاست که در معرض معامله واقع شود و نه مطلوب ذاتی استقلالی است. غزالی در احیاءالعلوم میگوید: «پول به منزلۀ قاضی در مرافعات است. در مبادلۀ كالا، پول قاضی است. بنابراین ذخیره کردن پول مانند حبس کردن قاضی است». پس، قبل از پول ربا رایج نبوده است و معاملات به طور طبیعی و پایاپای و با مبادلۀ کالا انجام میگرفت و تولید به اندازۀ مایحتاج افراد بوده است. پول که در کار آمد، کم کم خود منبع قدرت شد. احتكار هم بیشتر شد؛ زیرا جنس را احتکار میکنند تا در مقابل پول بفروشند و به موقع خود هم میتواند به سرعت آن را تبدیل کند. خود نفس پول رفع احتياج میکند با تمام تسهیلات و امتیازاتش. این از مفاسد پول است. قرآن در سورۀ «همزه» میفرماید: «وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ».[1]میفرماید که پول، خود برای آنان مطلوب ذاتی شده است و از این جهت راههای پول در آوردن فراوان شد و خود پول که فقط جنبۀ تسهیل مبادلات یا ثمن بوده است، مثمن شد. چنین کاری هم مبادلات را به هم میزند و قدرت اعتباری و غیرواقعی برای اشخاص ایجاد میکند و هم ممکن است دستگاه تولید را به هم بزند. پولی که باید برای تولید کالا در معرض مبادلات باشد، خودش کالا میشود و بدین ترتیب ربا به وجود میآید.
اساس بدبختی بشر همین پول است! وقتی آیۀ «وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ»[2] نازل شد، پیغمبر(ص) فرمود: « تَبّاً لِلذَّهَبِ وَ اَلْفِضَّةِ»[3]. طلا و نقره واقعاً منشأ بدبختی است، ولی علما و دانشمندان قدیم به موضوع درست توجه نکرده و آن را فرع مطالب دیگر قرار دادهاند.
ربا در یهود، مسیحیت و غرب
در جای دیگر میگوید: اگر به برادرت قرض میدهی، از او سود مبر و جهود از این موضوع استفاده کرده از دیگران و غیر یهودیان ربا میگیرند و به جان مردم دنیا افتاده است! با این اجازۀ ضمنی، مثل موجودات انگلی همیشه مجبورند در جوامع دیگر باشند و از حاصل کار آنان استفاده ببرند!
در انجیل تنها یک جملۀ اخلاقی از حضرت مسیح آمده است که ربا گرفتن خوب نیست. پس از آن وقتی که مسیحیت در روم شرقی رواج گرفت، آنان در قانون رسمی خود ربا را تحریم کردند و کلیسا به شدت مخالف رباخواری بود تا آنجا که رباخوار را تدفین نمیکردند. در خلال قرون وسطی رباخواری در اروپا ممنوع بود تا اینکه سران کلیسا خود رباخوار از کار درآمدند و این قانون را نقض کردند!
و بعد که آمریکا و طلاهایش کشف شد، معامله با طلا و نقره و رباخواری سخت شیوع پیدا کرد و ثروتمندان بزرگی پیدا شدند که صنایع عصر صنعت را در دست گرفتند و این منشأ مکتبهای جدید اقتصادی شد.
این مختصری بود از تاریخچۀ ربا در غرب. در شرق هم ربا رایج بوده است. در جزيرةالعرب تاریخچۀ رباخواری از همه جا بیشتر بوده است. زیرا عربها کار و کسب تولیدی نداشتهاند، مختصر تجارتی بین عدهای رایج بوده است و از پول آن رسماً ربا میدادند و میتوان احتمال داد که یهودیهای ساکن در اطراف جزیره و مدینه ربا دادن را به عربها آموخته بودند. اقلیتی از یهود و تجار مکه و مدینه ثروتی داشتند و باقی مردم، چه شهرنشینها و چه قبایل صحراگرد، زیر چنگال اینها بودند. ربا را با سود غيرمحدود میگرفتهاند (ربح مركب) و زندگی مردم را از چنگشان درمیآوردند. پایۀ اصلی اقتصاد داخلی حجاز رباخواری بوده است.
در چنین شرایطی اسلام ظهور کرد و با یکی از مشکلاتی که رو به رو شد همین رباخواری بود. متجددان مسلمان پاکستان و مصریهای غربزده، خیال میکنند اگر ربا تحریم شود، بانکها از بین میرود و لذا ربا را توجیه شرعی کردهاند و احکام دین را مطابق با اوضاع و احوال تغییر دادهاند. در واقع مطابق با امیال و هوسهای خود کردهاند. از چند سال پیش به این طرف، بین آنان و متقدمین در این مسئله اختلاف پیدا شده است و کسانی از آنها میگویند که فقط ربای اضعاف مضاعف حرام است.
اسلام و تحریم تدریجی ربا
ولی اگر به یک اصل خوب توجه کنیم و اگر ملاحظاتی را که گفته شد از نظر دور نداریم، مطلب روشن میشود. میدانیم که اسلام در زمان خود انقلاب فکری و فرهنگی ایجاد کرد. یعنی انقلابی در نفسانیات و علاجهای نفسانی، نه انقلاب به معنی به پا کردن جنگهای داخلی. مثلاً شرب خمر که مانند ربا در بین اعراب خیلی رایج بود و حتی تا مدتی بعد از ظهور اسلام هم بسیاری از مسلمانان شراب میخوردند. اسلام به تدریج و طی چند مرحله، شرابخواری را تحریم کرد. اول فرمود: «يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا».[4]بعد فرمود: «لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى» [5]و سرانجام، در مرحلۀ سوم اعلام داشت که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».[6] ربا هم به همین سان طی مراحلی تحریم شد. آیات تحریم قطعی آن در مدینه نازل شده است. در مرحلۀ اول دربارۀ یهودیان فقط فرمود که حرام میخورند و ربا میگیرند. یکی از کارهای ناشایستشان این است که ربا میخورند. این هشداری بود که طبقۀ پولدار را ترساند. در آیۀ بعد اعلام فرمود که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً».[7] در این آیه کلمات «أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً» وصف است. نمیخواهد بگوید فقط این نوع ربا را نخورید بلکه میفرماید نتیجۀ ربا جز این نیست. «أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً» تعلیل تحریم است. یعنی اعلام میدارد که چون نتیجۀ ربا گرفتن سود اضعاف مضاعف است، باید آن را ترک کرد. پس توجه میدهد که باید آن را ترک کرد. پس توجه میدهد که نتیجۀ ربا چیست و چرا تحریم شده است. خاصیت طبیعی ربا، بالا رفتن و مضاعف شدن سود است و قهراً پیوسته این وضع ادامه دارد. در آیات سوره «بقره» (که ظاهراً آخرین آیات سوره است)، به رباخوار صریحاً اعلام جنگ میدهد: «الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ».[8] کسانی که ربا میخورند، به هیچ امری قیام نمیکنند، جز اینکه مانند جنزدهها هستند. یعنی از خود قیام ندارند. ملتی که نزول میخورد و اقتصادش بر پایۀ رباخواری است، روی پای خود نایستاده است. یادآوری این نکته نیز لازم است که قرآن هر جا از موضوع اقتصاد سخن به میان میآورد، تعبير «قیام» را به کار میبرد. رباخوار نمیتواند روی پای خود بایستد و اگر بایستد، استوار نیست و تلو تلو میخورد. سپس میفرماید: «فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ».[9] یعنی قطعاً حرام است. میفرماید اگر ترک نکنند، مثل آن است که با خدا و رسول به جنگ برخاسته باشند. این آیه غیر از این حرفهاست که اضعاف مضاعف را فقط حرام بداند یا حرفهای دیگری که گفتهاند. در همان سورۀ بقره میفرماید: « فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا».[10] (تحتالشعاع قرار میگیرد و محو میشود) «وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ» و بعد میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ».[11] اگر توبه کردید، پس فقط سرمایه و اصل پولتان را از بدهکار بگیرید و اگر نداشت او را رها کنید یا مهلتش دهید تا توانایی پیدا کند. این آیه، با این تشبیه و تمثيل، وضع رباخوار را در دنیا و آخرت بیان میکند. در خطبۀ «حجةالوداع» هم پیامبر(ص) همۀ رباهای دورۀ جاهلیت و خونهای ریخته شده در آن دوره را تمام شده اعلام کرد.
این بود اجمالی از تاریخچۀ رباخواری در میان یهودیان و سایر ملل و قرآن ربا را قطعاً تحریم کرده است. و اما اینکه شمول ربا تا کجاست، متن ربا، حاشیۀ ربا و حریم ربا چیست، اینها بماند برای جلسۀ بعد انشاءالله.
والسلام علیکم و رحمتالله و بركاته.
پایان متن //
[1] «وای بر هر بدگوی عیبجوی! که مالی را گرد آورد و برشمردش». همزه (۱۰۴)، ۱-۲ .
[2] «و کسانی که زر و سیم را گنجینه میکنند». توبه (۹)، ۳۴. ۲.
[3] «نفرین بر زر و سیم»! الاحسائی، ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، سیدالشهدا، ج ۲، ص ۶۷، حدیث ۱۷۵.
[4] دربارۀ شراب و قمار، از تو میپرسند، بگو: در آن دو، گناهی بزرگ، و سودهایی برای مردم است [ولی] گناهشان از سودشان بزرگتر است». بقره (۲)، ۲۱۹.
[5] «ای کسانی که ایمان آوردهاید، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید». نساء (۴)، ۴۳.
[6] «ای مؤمنان، می و قمار و بتها و ابزار قرعهکشی پلید و از کار شیطان است. از آنها دوری کنید، باشد که رستگار شوید». مائده (۵)، ۹۰.
[7] ای کسانی که ایمان آوردهاید، ربا را [با سود] چندین برابر مخورید». آل عمران (۳)، ۱۳۰.
[8] «کسانی که ربا میخورند، برنمیخیزند مگر مانند برخاستن کسی که شیطان بر اثر تماس، آشفته سرش کرده است». بقره (۲)، ۲۷۵.
[9] «و اگر چنین نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستادۀ وی برخاستهاید». بقره (۲)، ۲۷۹.
[10] «پس هر کس، اندرزی از جانب پروردگارش بدو رسید، آنچه گذشت، از آن اوست، و کارش به خدا واگذار میشود و کسانی که [به رباخواری] بازگردند، آنان اهل آتشاند و در آن ماندگار خواهند بود. خدا از [برکت] ربا میکاهد و بر صدقات میافزاید و خداوند هیچ ناسپاس گناهکاری را دوست نمیدارد». بقره (۲)، ۲۷۵-۲۷۶.
[11] «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و اگر مؤمناید، آنچه از ربا باقی مانده است واگذاريد. و اگر چنین نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستادۀ وی، برخاسته اید و اگر توبه کنید، سرمایههای شما از خودتان است. نه ستم میکنید و نه ستم میبینید». بقره (۲)، ۲۷۸-۲۷۹.
کتاب درسهای قرآنی: با قرآن در زندان، در خانواده، در صحنه، (مجموعه آثار آیتالله طالقانی، جلد اول)، به همت مجتمع فرهنگی آیتالله طالقانی، نشر شرکت سهامی انتشار، 1386، چاپ دوم 1387، صص 146 تا 150، به نقل از یادداشتهای شخصی محمدمهدی جعفری
این محتوا فاقد نسخه صوتی است.
این محتوا فاقد نسخه ویدئویی است.
این محتوا فاقد گالری تصاویر است.
پول، منشأ ربا
فرق ربا و خرید و فروش چیست؟ آیا خریدن دین مدتدار مدیون به بهای کمتر و یا خرید برات یا حوالۀ خارج و همچنین معاملات بانکی اینها، معاملات ربوی به شمار میآید یا خیر؟
پیش از ورود در بحث ابتدا باید دانست که رباخواری پیش از اسلام هم معمول بوده است ولی کلمۀ «ربا» از اصطلاحات خاص قرآن است. از مطالب و مدارکی که برای استنباط احکام خیلی مهم است، فهمیدن معانی لغت و موقعیت لغت است و فهم مردم زمان از آن. بحث تاریخی دربارۀ ربا که از کی در دنیا شایع شد، بحث مفصلی است. شاید نتوان زمان خاصی را برای آن معین کرد. ظاهراً از وقتی که پول در دنیا پیدا شده، ربا هم پیدا شده است. در زندگی قبیلگی که داد و ستد به صورت کالا به کالا بوده است، جایی برای ربا وجود نداشته و نه احتکاری در بین بوده است. قبل از به میدان آمدن پول، نه معاملات بر محور ربا دور میزده و نه احتکاری بوده. آنچه نیاز داشتند به اندازۀ احتیاج تولید میشده و مازاد را میدادند و در ازای آن سایر مایحتاج خود را میگرفتند. پول برای تسهیل مبادلات و معاملات درست شده است و میزانی است برای تعیین ارزش بین دو جنس. پس، پول نه خود جزء کالاست که در معرض معامله واقع شود و نه مطلوب ذاتی استقلالی است. غزالی در احیاءالعلوم میگوید: «پول به منزلۀ قاضی در مرافعات است. در مبادلۀ كالا، پول قاضی است. بنابراین ذخیره کردن پول مانند حبس کردن قاضی است». پس، قبل از پول ربا رایج نبوده است و معاملات به طور طبیعی و پایاپای و با مبادلۀ کالا انجام میگرفت و تولید به اندازۀ مایحتاج افراد بوده است. پول که در کار آمد، کم کم خود منبع قدرت شد. احتكار هم بیشتر شد؛ زیرا جنس را احتکار میکنند تا در مقابل پول بفروشند و به موقع خود هم میتواند به سرعت آن را تبدیل کند. خود نفس پول رفع احتياج میکند با تمام تسهیلات و امتیازاتش. این از مفاسد پول است. قرآن در سورۀ «همزه» میفرماید: «وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ».[1]میفرماید که پول، خود برای آنان مطلوب ذاتی شده است و از این جهت راههای پول در آوردن فراوان شد و خود پول که فقط جنبۀ تسهیل مبادلات یا ثمن بوده است، مثمن شد. چنین کاری هم مبادلات را به هم میزند و قدرت اعتباری و غیرواقعی برای اشخاص ایجاد میکند و هم ممکن است دستگاه تولید را به هم بزند. پولی که باید برای تولید کالا در معرض مبادلات باشد، خودش کالا میشود و بدین ترتیب ربا به وجود میآید.
اساس بدبختی بشر همین پول است! وقتی آیۀ «وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ»[2] نازل شد، پیغمبر(ص) فرمود: « تَبّاً لِلذَّهَبِ وَ اَلْفِضَّةِ»[3]. طلا و نقره واقعاً منشأ بدبختی است، ولی علما و دانشمندان قدیم به موضوع درست توجه نکرده و آن را فرع مطالب دیگر قرار دادهاند.
ربا در یهود، مسیحیت و غرب
در جای دیگر میگوید: اگر به برادرت قرض میدهی، از او سود مبر و جهود از این موضوع استفاده کرده از دیگران و غیر یهودیان ربا میگیرند و به جان مردم دنیا افتاده است! با این اجازۀ ضمنی، مثل موجودات انگلی همیشه مجبورند در جوامع دیگر باشند و از حاصل کار آنان استفاده ببرند!
در انجیل تنها یک جملۀ اخلاقی از حضرت مسیح آمده است که ربا گرفتن خوب نیست. پس از آن وقتی که مسیحیت در روم شرقی رواج گرفت، آنان در قانون رسمی خود ربا را تحریم کردند و کلیسا به شدت مخالف رباخواری بود تا آنجا که رباخوار را تدفین نمیکردند. در خلال قرون وسطی رباخواری در اروپا ممنوع بود تا اینکه سران کلیسا خود رباخوار از کار درآمدند و این قانون را نقض کردند!
و بعد که آمریکا و طلاهایش کشف شد، معامله با طلا و نقره و رباخواری سخت شیوع پیدا کرد و ثروتمندان بزرگی پیدا شدند که صنایع عصر صنعت را در دست گرفتند و این منشأ مکتبهای جدید اقتصادی شد.
این مختصری بود از تاریخچۀ ربا در غرب. در شرق هم ربا رایج بوده است. در جزيرةالعرب تاریخچۀ رباخواری از همه جا بیشتر بوده است. زیرا عربها کار و کسب تولیدی نداشتهاند، مختصر تجارتی بین عدهای رایج بوده است و از پول آن رسماً ربا میدادند و میتوان احتمال داد که یهودیهای ساکن در اطراف جزیره و مدینه ربا دادن را به عربها آموخته بودند. اقلیتی از یهود و تجار مکه و مدینه ثروتی داشتند و باقی مردم، چه شهرنشینها و چه قبایل صحراگرد، زیر چنگال اینها بودند. ربا را با سود غيرمحدود میگرفتهاند (ربح مركب) و زندگی مردم را از چنگشان درمیآوردند. پایۀ اصلی اقتصاد داخلی حجاز رباخواری بوده است.
در چنین شرایطی اسلام ظهور کرد و با یکی از مشکلاتی که رو به رو شد همین رباخواری بود. متجددان مسلمان پاکستان و مصریهای غربزده، خیال میکنند اگر ربا تحریم شود، بانکها از بین میرود و لذا ربا را توجیه شرعی کردهاند و احکام دین را مطابق با اوضاع و احوال تغییر دادهاند. در واقع مطابق با امیال و هوسهای خود کردهاند. از چند سال پیش به این طرف، بین آنان و متقدمین در این مسئله اختلاف پیدا شده است و کسانی از آنها میگویند که فقط ربای اضعاف مضاعف حرام است.
اسلام و تحریم تدریجی ربا
ولی اگر به یک اصل خوب توجه کنیم و اگر ملاحظاتی را که گفته شد از نظر دور نداریم، مطلب روشن میشود. میدانیم که اسلام در زمان خود انقلاب فکری و فرهنگی ایجاد کرد. یعنی انقلابی در نفسانیات و علاجهای نفسانی، نه انقلاب به معنی به پا کردن جنگهای داخلی. مثلاً شرب خمر که مانند ربا در بین اعراب خیلی رایج بود و حتی تا مدتی بعد از ظهور اسلام هم بسیاری از مسلمانان شراب میخوردند. اسلام به تدریج و طی چند مرحله، شرابخواری را تحریم کرد. اول فرمود: «يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا».[4]بعد فرمود: «لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى» [5]و سرانجام، در مرحلۀ سوم اعلام داشت که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».[6] ربا هم به همین سان طی مراحلی تحریم شد. آیات تحریم قطعی آن در مدینه نازل شده است. در مرحلۀ اول دربارۀ یهودیان فقط فرمود که حرام میخورند و ربا میگیرند. یکی از کارهای ناشایستشان این است که ربا میخورند. این هشداری بود که طبقۀ پولدار را ترساند. در آیۀ بعد اعلام فرمود که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً».[7] در این آیه کلمات «أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً» وصف است. نمیخواهد بگوید فقط این نوع ربا را نخورید بلکه میفرماید نتیجۀ ربا جز این نیست. «أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً» تعلیل تحریم است. یعنی اعلام میدارد که چون نتیجۀ ربا گرفتن سود اضعاف مضاعف است، باید آن را ترک کرد. پس توجه میدهد که باید آن را ترک کرد. پس توجه میدهد که نتیجۀ ربا چیست و چرا تحریم شده است. خاصیت طبیعی ربا، بالا رفتن و مضاعف شدن سود است و قهراً پیوسته این وضع ادامه دارد. در آیات سوره «بقره» (که ظاهراً آخرین آیات سوره است)، به رباخوار صریحاً اعلام جنگ میدهد: «الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ».[8] کسانی که ربا میخورند، به هیچ امری قیام نمیکنند، جز اینکه مانند جنزدهها هستند. یعنی از خود قیام ندارند. ملتی که نزول میخورد و اقتصادش بر پایۀ رباخواری است، روی پای خود نایستاده است. یادآوری این نکته نیز لازم است که قرآن هر جا از موضوع اقتصاد سخن به میان میآورد، تعبير «قیام» را به کار میبرد. رباخوار نمیتواند روی پای خود بایستد و اگر بایستد، استوار نیست و تلو تلو میخورد. سپس میفرماید: «فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ».[9] یعنی قطعاً حرام است. میفرماید اگر ترک نکنند، مثل آن است که با خدا و رسول به جنگ برخاسته باشند. این آیه غیر از این حرفهاست که اضعاف مضاعف را فقط حرام بداند یا حرفهای دیگری که گفتهاند. در همان سورۀ بقره میفرماید: « فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا».[10] (تحتالشعاع قرار میگیرد و محو میشود) «وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ» و بعد میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ».[11] اگر توبه کردید، پس فقط سرمایه و اصل پولتان را از بدهکار بگیرید و اگر نداشت او را رها کنید یا مهلتش دهید تا توانایی پیدا کند. این آیه، با این تشبیه و تمثيل، وضع رباخوار را در دنیا و آخرت بیان میکند. در خطبۀ «حجةالوداع» هم پیامبر(ص) همۀ رباهای دورۀ جاهلیت و خونهای ریخته شده در آن دوره را تمام شده اعلام کرد.
این بود اجمالی از تاریخچۀ رباخواری در میان یهودیان و سایر ملل و قرآن ربا را قطعاً تحریم کرده است. و اما اینکه شمول ربا تا کجاست، متن ربا، حاشیۀ ربا و حریم ربا چیست، اینها بماند برای جلسۀ بعد انشاءالله.
والسلام علیکم و رحمتالله و بركاته.
پایان متن //
[1] «وای بر هر بدگوی عیبجوی! که مالی را گرد آورد و برشمردش». همزه (۱۰۴)، ۱-۲ .
[2] «و کسانی که زر و سیم را گنجینه میکنند». توبه (۹)، ۳۴. ۲.
[3] «نفرین بر زر و سیم»! الاحسائی، ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، سیدالشهدا، ج ۲، ص ۶۷، حدیث ۱۷۵.
[4] دربارۀ شراب و قمار، از تو میپرسند، بگو: در آن دو، گناهی بزرگ، و سودهایی برای مردم است [ولی] گناهشان از سودشان بزرگتر است». بقره (۲)، ۲۱۹.
[5] «ای کسانی که ایمان آوردهاید، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید». نساء (۴)، ۴۳.
[6] «ای مؤمنان، می و قمار و بتها و ابزار قرعهکشی پلید و از کار شیطان است. از آنها دوری کنید، باشد که رستگار شوید». مائده (۵)، ۹۰.
[7] ای کسانی که ایمان آوردهاید، ربا را [با سود] چندین برابر مخورید». آل عمران (۳)، ۱۳۰.
[8] «کسانی که ربا میخورند، برنمیخیزند مگر مانند برخاستن کسی که شیطان بر اثر تماس، آشفته سرش کرده است». بقره (۲)، ۲۷۵.
[9] «و اگر چنین نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستادۀ وی برخاستهاید». بقره (۲)، ۲۷۹.
[10] «پس هر کس، اندرزی از جانب پروردگارش بدو رسید، آنچه گذشت، از آن اوست، و کارش به خدا واگذار میشود و کسانی که [به رباخواری] بازگردند، آنان اهل آتشاند و در آن ماندگار خواهند بود. خدا از [برکت] ربا میکاهد و بر صدقات میافزاید و خداوند هیچ ناسپاس گناهکاری را دوست نمیدارد». بقره (۲)، ۲۷۵-۲۷۶.
[11] «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و اگر مؤمناید، آنچه از ربا باقی مانده است واگذاريد. و اگر چنین نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستادۀ وی، برخاسته اید و اگر توبه کنید، سرمایههای شما از خودتان است. نه ستم میکنید و نه ستم میبینید». بقره (۲)، ۲۷۸-۲۷۹.
کتاب درسهای قرآنی: با قرآن در زندان، در خانواده، در صحنه، (مجموعه آثار آیتالله طالقانی، جلد اول)، به همت مجتمع فرهنگی آیتالله طالقانی، نشر شرکت سهامی انتشار، 1386، چاپ دوم 1387، صص 146 تا 150، به نقل از یادداشتهای شخصی محمدمهدی جعفری
این محتوا فاقد نسخه صوتی است.
این محتوا فاقد نسخه ویدئویی است.
این محتوا فاقد گالری تصاویر است.