معرفی: آیت‌الله طالقانی به نماز جمعه توجه ویژه داشت و بارها در مسجد هدایت از اهمیت آن سخن گفته بود و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بانی برگزاری نماز جمعه در مسجد جامع نارمک بود. بنابراین شش ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی پیشنهاد کرد سنت نماز جمعه احیاء شود. با موافقت امام خمینی(ره) با این امر، امامان جمعه در سراسر کشور منصوب شدند و طالقانی نیز به عنوان امام جمعه تهران، نمازهای باشکوهی را در دانشگاه تهران با حضور جمع زیادی از مردم اقامه کرد. آخرین نماز جمعه به امامت او نیز در بهشت زهرا برگزار شد. دوازدهم مرداد ماه 1358، برابر با نهم ماه رمضان، دومین نماز جمعه به امامت آیت‌الله طالقانی برگزار شد. او در خطبه اول توصیه به تقوا کرد و در خطبه دوم، پس از بحث دربارۀ تسبیح الهی، مشارکت در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی را حرکتی تسبیحی خواند. طالقانی در ادامه به موضوع خدایی بودن قانون اساسی و تذکر به نیروهای انقلابی که به اسم اسلام به دیگر گروه ها حمله می‌کنند پرداخت و با تأکید بر این که چپ نمایان در ناآرامی ها کشور نقش دارند کردها را به حفظ آرامش دعوت کرد.
تاریخ ایجاد اثر: 1358/05/12
منبع مورد استفاده: شهادت و شورا: خطبه های نمازجمعۀ مجاهد کبیر، مفسر و معلم قرآن و ابوذر زمان آیت الله سید محمود طالقانی، بنیاد فرهنگی آیت‌الله طالقانی، مهر ماه 1358، صص 15 تا 22.
منبع نسخه صوتی: آرشیو خانوادگی آیت‌الله طالقانی
متن

خطبه‌های طالقانی در نماز جمعه دوم

 

خطبۀ اول:

السلام عليكم جميعاً و رحمه الله و بركاته. قبل از شروع به خطبۀ رسمی، همان‌طوری‌که بارها تذکر داده شده و توجه دارند برادران و خواهران ما، خطبۀ نماز جزء نماز است یعنی همان آدابی که برای نماز هست، از جهت توجه و سکوت و صمت، در خطبۀ نماز جمعه هم هست و از این جهت در بین خطبه شعار داده نشود و اگر هم صلواتی، درودی می‌فرستند یعنی صلوات آهسته باشد. مطلب دیگر این است که درهفتۀ گذشته، بعد متوجه شدیم که عده‌ای از برادران و خواهران ما مدت‌ها با زبان روزه، در زیر آفتاب گرم ناراحت شدند و حتی بعضی‌ها به حال غش و بیهوشی افتادند. از این جهت این تذکر لازم است کسانی که چه برادران و چه خواهران ما با این شرایط و این فضای فعلی و ماه مبارک رمضان، اگر دچار یک ناراحتی‌هایی که بیش از تحمل معمولی است می‌شوند و یا گرفتاری‌های دیگری داشته باشند، نماز از آنها ساقط است.

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله الذي يؤمن الخائفين و ينجي الصالحين و يضع المستكبرين و يرفع المستضعفين و یهلک ملوكاً و يستخلف آخرین.

الحمد لله قاصم الجبارين مبيرا لظالمین مدرک الهاربين نال الظالمین صريخ المستصرخین موضع حاجات الطالبين، معتمد المومنین. اللهم صل و سلم و بارك على محمد عبدك و رسولك، الذي ارسلته بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين كله وصل علی جميع الانبياء والمرسلين والملائكة المقربين والصديقين والشهداء والصالحين وصل على امیرالمومنین و صل على فاطمة الزهراء سيدة نساء العالمين و على سبطي الرحمة ما می الهدى الحسن والحسین و علی بن الحسین و محمد بن علي و جعفر بن محمد و موسی۔ ابن جعفر وعلي بن موسى ومحمد بن علی وعلی بن محمد و حسن بن على والخلف الهادی المهدی علیهم صلوات الله جميعاً.

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ  وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا ۗ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ.»

تقوا، باز هم تقوا، تقوا وسیلۀ رشد و حرکت انسانیست. ضبط نفس، حاکمیت ایمان، توجه به حق، خودداری از انحراف‌های فکری و اخلاقی و عملی، اتقوا الله حق تقاته، انسان که میوۀ پرمایه‌ایست از این درخت طبیعت به وسیلۀ ایمان و تقوا باید به حد عالی رشد خود برسد. آنگاه است که می‌تواند منشأ تکثیر و نمو و رشد دیگران باشد. «وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ» سعی کنید که به وسیلۀ تقوا هرچه بیشتر رشد یابید. از آفت‌ها محفوظ بمانید، تا آنگاه که مرگ فرا رسد، تسلیم ارادۀ خدا و مشیت الهی باشید. با تقوا است که می‌توانید هوشیار باشید و به ریسمان توحید و ریسمان ایمان همه متمسک شوید و اعتصموا بحبل الله جميعاً. این ریسمانی است که شما را از سقوط نگه می‌دارد، از زلل نگه می‌دارد، این ریسمانیست که می‌توانند انسان‌ها، استعدادها (با چنگ زدن بدان) هرچه بیشتر شکوفا شوند و تعالی یابند. «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» نعمت خدا را به یاد بیاورید که شما همه با هم دشمن بودید، در تاریکی شرک و جاهلیت به سر می‌بردید و همه از اشباح یکدیگر متنفر بودید. نور ایمان، نور وحی تابید و همدیگر را شناختید و «فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا». همه در معرض سقوط بودید «وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّار». این رسالت الهی بود که شما را نجات داد باید متوجه این نعمت‌ها باشید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ». غفرالله لنا و لكم و لجميع المومنین والمومنات. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته. 

خطبۀ دوم: 

بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله الذي «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»، الصلوة والسلام على محمد الذي ارسله لیزکی الناس و يعلمهم الكتاب والحكمة و على آله الطيبين الطاهرين و اصحابه المنتجبين. 

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ». تسبیح می‌کنند خدای را آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است. همان مبدأ قدرت، همان خدایی که ملک است، متصرف است، پاک و منزه است. الملک القدوس، خدایی که اراده‌اش قاهر است. خدایی که کارش حکیمانه است. همان خدا برانگیخت از میان مردم امی پیامبری از آنها تا آیاتش را بر آنها تلاوت کند و تزکیه کند آنان را و تعلیم بدهد به آنها کتاب و حکمت را. همۀ عالم از نظر شناخت ما، شناخت وحی ما، قرآن ما، مسبح هستند. همه تسبیح می‌گویند، همه در حرکت تسبیحی هستند، ما في السموات و ما في الأرض، همه در طریق كمالند، همه کوشا هستند تا خود را از پلیدی‌ها و نقص‌ها برهانند. تسبیح از ساحت است. یعنی شناوری. انسان شناور در میان طوفان‌های دریا و امواج آب چگونه می‌تواند خود را به ساحل نجات برساند. چشم به ساحل دوختن و امید به نیرو و قدرت داشتن و حرکت منظم در جهت دست و پا انجام دادن و از طوفان‌ها نهراسیدن. این تسبیح است، این سباحت است که انسان شناور را به ساحل نجات می‌رساند. انسان مسبح را. از نظر مکتب ما، مکتب توحید، مکتب الهی، همۀ موجودات دارای شعور خاصی هستند. شعوری ساری در همۀ موجودات، چون همه پدیده‌ای از وجودند و وجود علم است و قدرت است و شعور است و کمال. همان‌طوری که قرآن می‌گوید: «وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ». تمام موجودات تسبیح‌گو هستند ولی شما نمی‌توانید بفهمید. نمی‌توانید درک کنید. همه در حرکتند. همه از نقص و پلیدی خود را می‌رهانند. همه با این شعور ساری به طرف حق و کمال رهسپارند ولی شما نمی‌فهمید، شما درک نمی‌کنید، هر ذره‌ای در عالم، در حرکتی که دارد سعی می‌کند. در این حرکت شناوری خود را از پلیدی، آلودگی، نقص، برهاند و همه در یک مسیر و رو به یک هدف که  الا الى الله ترجع الامور، الا الى الله تصير الامور. همین فرد فرد ما انسان‌ها که از خود بی‌خبریم، میلیاردها سلولی که ما از آنها ساخته شده‌ایم، در حرکت شناوری هستند. هر نفسی که می‌کشیم، ذرات هوا در تمام اطراف بدن ما و اعضای ما شروع می‌کنند کدورت‌ها و نقص‌ها را برطرف کردن، سمومات را برطرف کردن و به بیرون فرستادن، و انحاء بدن از سمومات و پلیدی‌ها و بیماری‌ها را پاک می‌کنند. تمام حرکت‌هایی که در بدن انسان است، همه در حرکت شناوری و سیاحت است. عالم همه در تسبیح، انسان، وجود انسان، بدن انسان سراپا تسبیحگو، ولی در این میان این انسان مختار و عاقل است که خود را آلوده می‌دارد و از حرکت باز می‌ماند. این رسالت برای همین است که این انسان را هماهنگ با همۀ نظامات جهان کند و تسبیحگو باشد. محیطش را، اخلاقش را، نفوس خود را از آلودگی‌ها دائماً پاک نگه دارد و مجتعش را دائماً بکوشد که پاک باشد. 

و امروز شما برادرها و خواهرها به طرف صندوق‌های رأی رفتید. این حرکت، این حرکت انسانی، این حرکت الهی از جنبۀ ایمانی، وظیفه و مسئولیت اجتماعی یک حرکت تسبیحی است، یعنی رأی می‌دهید کسانی را که منزه‌ترین، آگاه‌ترین، مستشعرترین افراد هستند. برای چه؟ برای تنظیم قانون اساسی. یعنی قانونی که بتواند محیط را از استعمار و استبداد و استثمار و ظلم و خودخواهی‌ها و امتیازجویی‌ها پاک نگه دارد و وسیلۀ رشد استعدادها را فراهم کند. این قانون خداست. خدا این را می‌خواهد. ما که می‌گوییم قانون. قانون الهی یعنی همان ارادۀ خدایی که به صورت قانون از زبان انبیاء، از زبان وحی، اراده‎‌اش را بیان کرده و نسبت به هیچ فردی، هیچکسی، هیچ موجودی حب و بغض ندارد و همه را یکسان می‌بیند. همه موجود و معبود و پدیدۀ او هستند و به همه علاقمند است. برای همه رشد و کمال و سباحت می‌خواهد. همه می‌خواهد که تسبیحگوی او باشند. اینکه ما می‌گوییم قانون اساسی ما قانون خداست یعنی قانونی که از دماغ‌های بشر، احزاب، طبقۀ خاص، افراد معین نیست که به مصلحت گروهی، طبقه‌ای، فردی باشد و به زبان دیگران یعنی قانونی که به مصلحت همه است. برای خیر همه است. برای رشد همۀ مخلوقات و همۀ انسان‌ها است. خطاب‌های قرآن هم اکثراً متوجه به همۀ مردم است. پس این حرکتی که شما می‌کنید، رأیی که می‌دهید، کسانی که جمع می‌شوند و قوانین الهی را که صلاح و رحمت و خیر و برای همه است، استنباط می‌کنند و پیاده می‌کنند و قوانین طاغوتی، امتیازها، خودخواهی‌ها و استثمارگری‌ها و خودبینی‌ها و قدرت طلبی‌ها را طرد می‌کنند. این همین حرکت تنظیفی است، همین روزۀ شما که نشسته‌اید حرکت تسبیحی است که فرمود: انفاسكم فيها تسبیح، یعنی هر وقت، هر آنی که از جهت احتیاج و نیاز به گرسنگی و آب و تشنگی و آب احساسی دارید، و از جهت غریزی به آن‌طرف حرکت می‌کنید، ایمان شما را می‌کشد به طرف حق، به طرف خدا. پس یک مسلم، یک مؤمن: «إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ». حرکتش برای خدا، زندگیش برای خدا، مرگش برای خدا، عبادتش برای خدا و اجتماعش برای خدا است.

ما امیدواریم این حرکتی که امروز انجام شد، عده‌ای از مردان صالح، مردان خیرخواه، با سعۀ صدر، با بینش وسیع، با آشنایی به حوادثی که اطراف ما می‌گذرد و آشنایی به ارادۀ خدا و مشیت الهی و اصول قوانین قرآن و اسلام بتوانند قانونی تنظیم بکنند که همۀ مردم را رو به سعادت و تزکیه و تسبیح پیش ببرد. 

آفتاب سوزان است و برادران و خواهران ما به زحمت هستند. مطلب بسیار، وقت کم، آمادگی هم برای من چندان نیست، فقط چند نکته را تذکر می‌دهم که قبلاً هم تذکر داده شده، یکی اینکه: مسلمان‌ها، کسانی که تعبد دارید، ایمان دارید، عقیده دارید، در یک مسیر خاصی حرکت می‌کنید. اسلام همان‌طوری که بارها گفتم دین سعۀ صدر است. این بینش وسیع است. کتاب ما، وحی ما، نبوت ما، برای همۀ بشر است. کاری نکنید بعضی آگاهانه یا ناآگاهانه که این حقیقت، این اسلام پاک، این اسلام منزه، این اسلام عزیز، این اسلامی که باید مردم دنیا را از انحرافات و شرک‌ها نجات بدهد، به صورتی دربیاید که دشمن‌ها به ما خرده‌گیری کنند. آن کسی که، آن دسته‌ای که به نام دین، به گروهی حمله می‌کنند، به جوامع آنها، محل سخنرانی آنها، کتابخانه‌های بعضی از گروه‌ها را مورد حمله قرار می‌دهند، اینها تصور نکنند خدمت به دین می‌کنند، یا مسلمان‌های ناآگاه هستند یا آلت دستند و هیچ توجه ندارند. اعلامیه‌ها و پوسترها را پاره می‌کنند. همین کارهای کوچک، موضعی، در گوشه‌ای از تهران، در یک دهی، در یک قصبه‌ای، در یک شهرستانی، بلندگوهای استعمار و اسرائیل و دشمنان، شروع می‌کنند همین را وسیله قرار دادن که در ایران آزادی نیست. 

هم هتک حیثیت اسلام است، هم هتک حیثیت رهبری است، آزادی نیست. 

در تاریخ انقلاب‌‎های دنیا، از انقلاب فرانسه و اکتبر و انقلابات دیگر نگاه کنید، در کدام انقلاب بود که همان صبح انقلاب، درها به روی همۀ مردم دنیا باز باشد، رفت و آمدها آزاد باشد، گروه‌ها همه، آنهایی که در انزوا بودند همه بیرون بیایند و اظهار وجود کنند و کشتار دست جمعی نشود. همین منشأ حسد است برای دشمن‌های ما که چرا به این آسانی انقلاب کردند؟ چرا هر روز صدها، هزار کشته ندادید؟ اطراف تحریک می‌کند. این است که بعضی از روزنامه‌ها هم یک حادثۀ کوچک را به خط درشت بعد هم ببینید روزنامه‌های غرب: آلمان، انگلستان، چرا؟ ما بعضی در پوست خودمان هستیم و متوجه نیستیم. این اعمال نه مورد رضای خدا است، نه مورد رضای پیامبر و اولیای اسلام است، نه مورد رضای رهبری ماست، نه دولت ماست. 

مسئلۀ دوم: در این حوادثی که از بعد از انقلاب از کردستان شروع شد: 

ترکمنستان، جنوب. متأسفانه، متأسفانه انگشت بعضی از گروه‌های چپ، یا چپ‌نما در تمام این حوادث دیده شده است. من سعی کردم اطلاعاتی را که افراد بی‌طرف و بي‌نظری جمع‌آوری می‌کردند، افشا نکنم. برای حفظ وحدت، برای اینکه شاید توبه بکنند، شاید به خود بیایند، شاید متوجه بشوند. ولی متأسفانه می‌بینیم که هنوز هم این دست‌ها در کار است و اگر بیش از این به اعمال خودشان ادامه بدهند، برای همۀ ملت ایران کسانی که اطلاع دارند، افشاگری خواهند کرد. چه می‌کنند؟ ببینید برنامه به یک صورت خاص، انگشت‌هایی، دست‌هایی در کار می‌آید، نفاثات في العقد، خناس‌ها شروع می‌کنند بین دو گروه به اسم (شیعه - سنی )، (کرد - عرب)، (کرد - ترک)، (فارس - ترکمن) شروع می‌کنند این عقیده‌ها را هی تهییج کردن و بعد کم کم اینها مقابل هم قرار می‎‌گیرند. 

از دنیا و از انقلاب غافل می‌مانند و در این میان یک گلولۀ ناشناسی شلیک می‌شود و یک نفر این وسط به خاک و خون می‌غلطد بعد به هم می‌ریزند. همان عوامل، همان کسانی که از خارج تحریک می‌کنند و از داخل با آنها همکاری می‌کنند. این برنامه در سنندج، در مریوان، در گنبد در همه جا به یک صورت اجرا شد. یک برنامۀ معین و یک عده‌ای از چپ نماها هم دستشان در کار بوده است. البته دیگران هم گناه داشتند، تقصیر داشتند. 

آخرین سخن من، پیام من به برادران کرد ماست. برادران کرد، خواهران کرد، ما می‌دانیم در طول تاریخ، بلکه قرن‌هاست شما از حقوقتان محروم مانده‌اید، به شما رسیدگی نشده، تحت فشار باقی ماندید، ما می‌دانیم که از زمان عثمانی‌ها در تحت فشار واقع شدید. از حقوقتان محروم ماندید و این وضع ادامه پیدا کرد، در هر زندانی که ما رفتیم شما برادران کرد و مبارز بودید. سابقۀ مبارزه دارید. کسانی که با ما تماس دارند از پیشوایان دینی، رهبرهای دینی، مردمان منزه، مردمان باتقوا، مردان پرهیزکار، شخصیتهای سیاسی آنها هم همین‌طور، نمی‌دانم چرا باید این حوادث در کردستان تکرار بشود؟ و این حیثیت و این شخصیت و این سابقۀ مبارزه سرزمین شجاعان کرد ما را منکوب کند و هی روزنامه‌های خارج بنویسند کردها چنین کردند، کردها چنان کردند. چرا برادرها، خواهرهای کرد آلت دست یک مشت فرصت‌طلب یک مشت دزدهای فراری و یک مشت مردم بی‌حساب و خودخواه واقع می‌شوید؟ بس است دیگر راضی نشوید که روی شما کردها معامله کنند، گاهی به اینطرف گاهی به آن‌طرف. به خود بیایید. حقوق شما مثل حقوق دیگر برادران ایرانی است. هیچ فرقی ندارد. اگر محرومیت هست، برای همه جا هست. آن دهات، اون ده کرد که محرومیت‌هایی دارد آیا محرومیتش بیشتر از جنوب تهران است؟ که مرکز ایران است. مرکز قدرت؟ ولی این مسائل است که باید به تدریج انجام بگیرد. اصلاح بشود. انگشتها را مراقب باشید. آلت دست نشوید. حیثیت و شرافت و سوابق خودتان را نگه دارید. شما مرزدارهای اسلامید. شما مرزدارهای ایرانید. شما ایرانی اصیل هستید. شما فرزندان و باقی‌ماندگان صلاح‌الدین ایوبی هستید. آن صلاح‌الدینی که با یک عده کردی که همراه خود برداشت و دیگر مسلمان‌ها، جلو آن موج عظیم صلیبی‌ها را گرفت. آن قدرت، آن شخصیت، آن بزرگواری، آن گذشت‌ها، شما از طایفۀ او هستید و پیش ما ایرانی‌ها همه مکرم هستید. تقاضای مشروعتان از شخصیت رهبری از دولت آنچه بتوانند در حق شما کوتاهی نمی‌کنند. 

ما امیدواریم دیگر قضایایی مانند سنندج و مریوان و نقده تکرار نشود. سلام ما درود ما به همۀ برادران مسلمان ما. همه سهم بزرگی در این انقلاب دارند و همه مسئول پاسداری و نگهداری این انقلاب هستند و امیدواریم وسوسه‌ها و دم های شیطانی در روحیۀ ما تاثیر نکند و در یک محیط عالی و پاک و آزاد اسلامی، حقوق همه برآورده بشود. بار پروردگارا، به همۀ ما توفيق فهم دین، خدمت به اجتماع، خدمت به مردم، پیشبرد این انقلاب عظیم عنایت بفرما. همۀ ما را در کنف هدایت خودت حفظ بفرما. رهبرهای دینی و سیاسی ما را در طریقی که صلاح میدانی هدایت بفرما. رهبر عظیم ما را، خداوندا از آفات حفظ بفرما تا بتواند ثمرۀ این انقلاب را در مدت عمر و حیات خودش ببیند. خداوندا او را از اتهامات، الهامات به خیر، هیچگاه محروم مدار. پروردگارا گذشتگان ما را بیامرز. خداوندا اتفاق، اتحاد، یگانگی در بین ما حاکم بگردان. 

دستهای نفاق‌افکن، اختلاف‌افکن، کوتاه بگردان. دولت ما را خداوندا به آنچه صلاح ملت است بیشتر موفق بگردان و با همکاری و همدستی دولت و ملت خداوندا این مشکلاتی که در طریق انقلاب ما است خداوندا آسان بگردان. 

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا».

و در ضمن فراموش نکنید این پاسداران عزیز ما را خداوندا تأییداتشان را بیشتر بگردان. آنهایی که شب و روز برای خدا، برای پیشبرد این انقلاب، جان در کف بدون هیچ توقعی و انتظاری امنیت این کشور را توانستند حفظ بکنند و از پایه‌ها و ستون‌های عظیم انقلاب ما همین پاسداران ما هستند ارتش ما هستند. امیدواریم ارتش، پاسدارها، ژاندارمری، شهربانی، همۀ اینها با همکاری و همدستی خود هم امنیت داخل را حفظ کنند، هم مرزهای اسلامی را. 

والسلام علیکم و رحمت الله و بركاته.

//پایان متن

پی‌دی‌اف

شهادت و شورا: خطبه های نمازجمعۀ مجاهد کبیر، مفسر و معلم قرآن و ابوذر زمان آیت الله سید محمود طالقانی، بنیاد فرهنگی آیت‌الله طالقانی، مهر ماه 1358، صص 15 تا 22.

نسخه صوتی

خطبه‌های دومین نماز جمعه به امامت آیت‌الله طالقانی در دانشگاه تهران، 12 مرداد 1358

نسخه ویدیویی

این محتوا فاقد نسخه ویدئویی است.

گالری تصاویر

این محتوا فاقد گالری تصاویر است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *