معرفی: متن حاضر تفسیر سوره العصر به قلم آیت‌الله طالقانی است که در جلد ششم کتاب «پرتوی از قرآن» آمده است. آیت‌الله طالقانی در تفسیر این سوره سخن قرآن درباره عمر و سرمایه‌های وجودی بحث و مفاهیمی مانند وجدان، ایمان، عمل صالح و توصیه به حق و صبر را پیرامون آن مفهوم مرکزی عمر تفسیر می‌کند. این جلد که تفسیر بخش دوم جزء سی‌ام است، از سوره اعلی تا سوره ناس را در برمی‌گیرد. تفسیر جزء سی‌ام پس از جزء اول قرآن کریم و در مدت حبس در زندان قصر در نیمۀ دوم دهه چهل به نگارش درآمده و پس از آزادی مؤلف، توسط وی ویرایش و منتشر شده است. لازم است یادآور شویم کتاب‌های «پرتوی از قرآن» از مهمترین آثار آیت‌الله طالقانی است. او راه رهایی مسلمانان از تفرقه و نیز راه رستگاری انسان را در ناملایمات و گمراهی‌های عصر مدرن بازگشت به قرآن کریم می‌دانست. بنابراین پس از سال‌ها تفسیر شفاهی قرآن بر منبر و در جلسات مختلف، از سال 1341 تصمیم گرفت یک مجموعه تفسیر را به رشته تحریر درآورده و منتشر کند.
تاریخ ایجاد اثر: 1346
منبع مورد استفاده: کتاب پرتوی از قرآن، جلد پنجم، (جلد هفتم مجموعه آثار آیت‌الله طالقانی)، سید محمود طالقانی، تهران: شرکت سهامی انتشار، مجتمع فرهنگی آیت‌الله طالقانی، چاپ اول 1398، صص 329 تا 333.
متن

پرتوی از قرآن، جلد ششم؛ تفسیر سورۀ العصر

سورة العصر، مکّی و دارای 3 آیه است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«وَالْعَصْرِ» ‎(١)

«إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ» ‎(٢)

«إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» ‎(٣)

به نام خدای بخشندة مهربان.

‌به‌ عصر سوگند. (1)

همانا انسان‌ یکسر ‌در‌ زیان‌ به سر می‌برد. (2)

مگر کسانی‌ ‌که‌ ایمان‌ آورده‌ و عمل‌های‌ شایسته‌ انجام‌ داده‌ و همی‌ یکدیگر ‌را‌ به حق‌ سفارش‌ کنند و همی‌ یکدیگر ‌را‌ ‌به‌ صبر سفارش‌ کنند. (3)

شرح‌ لغات‌:

العصر: فشردن‌ جامه‌ یا انگور ‌تا‌ آب‌ و رطوبتش‌ خارج‌ شود، دواندن‌ اسب‌ ‌تا‌ عرق‌ نماید؛ واپسین‌ روز ‌تا‌ غروب‌، روز، شب‌، صبح‌، روزگار.

خسر: نابودی‌، زیان‌ نمودن‌، سرمایه‌ ‌از‌ دست‌ دادن‌.

 

«وَ العَصرِ، إِن الإِنسان لَفِی خُسرٍ»: بعضی‌ مفسرین‌ ‌از‌ ‌این نظر ‌که‌ قسم‌ دلالت‌ ‌بر‌ تعظیم‌ مقسم‌ ‌به‌ «آنچه‌ ‌به‌ ‌آن‌ سوگند یاد می‌شود» دارد و عصر ‌به‌ مفهوم‌ لغوی‌ و عرفی‌، عظمتی‌ ندارد، و العصر ‌را‌ ناظر ‌به‌ عصر خاص دانسته‌ و ‌در‌ انطباق‌ ‌آن‌ وجوهی‌ ذکر کرده‌اند:

عصر نبوت‌، عصر نزول‌ قرآن‌، عصر قیامت‌، نماز عصر، عصر دولت‌ امام‌ زمان ‌(ع) (‌در‌ بعضی‌ تفاسیر امامیه‌) یا روزگار (دهر). چون‌ سوگندهای‌ قرآن‌ مانند سوگند‌‌های‌ مردمان‌ نیست‌ ‌که‌ دلالت‌ ‌بر‌ تعظیم‌ نماید بلکه‌ شواهد و راهنماهایی‌ است‌ ‌برای‌ اثبات‌ و فهم‌ مقاصد، و ‌در‌ ‌این سوگند و العصر، قرینه‌ و اضافه‌ای‌‌-‌ عصر نبوت‌ یا...- نیست‌، باید العصر منصرف‌ به همان‌ معنای‌ لغوی‌ و عرفی‌ ‌باشد‌ ‌که‌ همان‌ هنگام‌ پایان‌ روز ‌است.‌ عصر ‌هر‌ روز، هنگام‌ رسیدگی‌ سود و زیان‌ می‌باشد و ‌هر‌ کس‌ محصول‌ کار روزانة ‌خود‌ و سرمایة فکری‌ و بدنی‌ و مالی‌ ‌را‌ ‌که‌ مصرف‌ کرده‌، رسیدگی‌ می‌نماید ‌تا‌ معلوم‌ شود چه‌ به دست‌ آورده‌ و چه‌ ‌از‌ دست‌ داده‌، مزدش‌ چه‌ ‌است‌ و تجارتش‌ چه‌ اندازه‌ سود داده‌ و ساختمانش‌ چه‌ اندازه‌ درست‌ پیشرفته‌. یا ‌اگر‌ مهندس‌ و معمار کار ناشناس‌ و یا حق‌ ناسپاس‌ نقشه‌ ‌را‌ کامل‌ طرح‌ یا پیاده‌ نکرده‌، باید آنچه‌ ساخته‌ ‌شده‌ ویران‌ کنند، و بنا ‌را‌ ‌از‌ سر گیرند.

از‌ سرمایة حیات‌ و قدرتی‌ ‌که‌ ‌هر‌ شب‌ به‌صورتی‌ تجدید می‌شود و ‌هر‌ صبح‌ ‌با‌ گسترش‌ نور و نفوذ اشعة ‌آن‌ به کار می‌افتد و ‌هر‌ ظهر به منتهای‌ ظهور می‌رسد و پیوسته‌ مصرف‌ می‌شود، اصیل‌تر و ‌با‌ ارزش‌تر سرمایه‌ای‌ نیست‌. ‌هر‌ روز انسانِ‌ هشیار ‌با‌ زوال‌ نور و گسترش‌ تاریکی‌ و فرسوده‌ شدن‌ قوای‌ حیاتی‌ ‌در‌ ‌خود‌ نوعی‌ اندوه‌ و فشار احساس‌ می‌نماید، ‌این احساس‌ ‌که‌ ‌در‌ محیط طبیعی‌ بیشتر، و ‌در‌ محیط‌های‌ اجتماعی‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ موجبات‌ غفلت‌ فراهم‌ ‌است،‌ کمتر می‌باشد، گویا اثر و ندای‌ وجدان‌ بیدار و حسابگر ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ عمر گذشته‌ و سرمایة مصرف‌ ‌شده‌ بازخواست‌ می‌نماید. ‌برای‌ غفلت‌ و فرار ‌از‌ این‌گونه بازخواست‌ و فشار ‌است‌ ‌که‌ اشخاص‌ ‌به‌ مجالس‌ انس‌ و لهو و وسایل‌ تخدیر پناه‌ می‌برند. شاید به تناسب‌ همین‌ گرفتگی‌ و دلتنگی‌ و توجه‌ ‌به‌ فشرده‌ و محصول‌ سرمایة زندگی‌ ‌است‌ ‌که‌ ساعات‌ آخر روز ‌را‌ عصر، نامیده‌اند. عصر عمر ‌هم‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ صبح‌ طفولیت‌ و ظهر جوانی‌ می‌رسد و شعاع‌ زندگی‌ رو ‌به‌ زوال‌ می‌رود و تنور شهوات‌ سرد می‌شود، صورت‌ وسیع‌تری‌ ‌از‌ عصر ‌هر‌ روز ‌است‌، دلتنگی‌ها و شکوه‌های‌ ‌از‌ خلق‌ و خالق‌ و چرخ‌ و فلک‌ و روزگار، ‌در‌ همین‌ اوان‌ عصر عمر ‌است‌. و همچنین‌ ‌است‌ عصر تاریخ‌ ملت‌ها و رسیدگی‌ محصول‌ سرمایه‌ها و زندگی‌ چند صد سالة آنها.

همین‌که‌ نوع‌ انسان‌ هدف‌های‌ متناسب‌ ‌با‌ قوا و مواهب‌ ‌خود‌ ‌را‌ تشخیص‌ ندهد و ‌به‌ ‌آن‌ ایمان‌ نیاورد و زندگی‌ ‌خود‌ ‌را‌ مطابق‌ ‌آن‌ چشم‌اندازها تنظیم‌ ننماید، خودبه‌خود زیانکار ‌است‌ چه‌ رسد ‌به‌ این که منحرف‌ و گمراه‌ شود: «إِن‌ الإِنسان‌ لَفِی‌ خُسرٍ»‌ الف‌ و لام‌ استغراق‌ یا جنس‌ «الانسان»‌ و تأکیدات‌ ‌به‌ «اِنَّ و لام»‌، و ظرفیت‌ و استیعاب‌ «‌فی»‌، و نکره‌ آمدن‌ «خسر»، همه‌ دلالت‌ و اشعار به این‌ واقعیت‌ دارد ‌که‌ انسان‌ به طبیعت‌ ‌خود‌، یکسر و سراپا غرق‌ ‌در‌ زیان‌ و زیانکاری‌ بس‌ عظیم‌ و جبران‌ نشدنی‌ ‌است‌.

«إلاَّ الَّذِین آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات»: ایمان‌ مطلق‌ و بدون‌ متعلق‌، گرایش‌ به هر حقیقت‌ برتر و مقدس‌ و ‌پس‌ ‌از‌ تشخیص‌ و تصدیق‌ به آن است‌. این‌گونه گرایش‌ ‌هم‌ قوا و استعدادهای‌ انسانی‌ ‌را‌ برمی‌انگیزد و ‌هم‌ درجهتِ هدف‌ و مقصود، ‌آن‌ها ‌را‌ تنظیم‌ می‌نماید. عمل‌ صالح‌ «متناسب‌ و شایسته‌» ظهور نقش‌ ایمان‌ و پیاده‌ شدن‌ نقشة ‌آن‌ ‌در‌ زمینه‌های‌ زندگی‌ ‌است‌. سرمایه‌های‌ نفسانی‌ و طبیعی‌ ‌با‌ قدرت‌ محرک‌ ایمان‌ و عمل‌ صالح‌ ‌از‌ رکود بیرون‌ می‌آید و درجهتِ خیر و صلاح‌ به کار می‌افتد و سود می‌بخشد. ‌اگر‌ هدف‌ ایمانی‌ و نقشة عمل‌ صالح‌ نباشد، همة کوشش‌ها، به سوی‌ سراب‌ و نقش‌ ‌بر‌ آب‌ و چون‌ ساختمان‌ بی‌طرح‌ و هندسه‌ ‌است‌ ‌که‌ مقداری‌ زمان‌ و کار می‌باید ‌تا‌ ویران‌ شود و به وضع‌ اولی‌ برگردد.

«وَ تَواصَوا بِالحَق وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ»: تواصوا، ‌از‌ جهت‌ وزن‌ تفاعل‌، ‌به‌ تکثیر و ‌از‌ ‌هر‌ جانب‌ بودن‌ توصیه‌ دلالت‌ دارد. تکرار فعل‌ «تواصوا»، ‌برای‌ توجه‌ خاص‌ و جداگانه‌ به هر یک‌ ‌از‌ حق‌ و صبر ‌است‌. ماضی‌ آمدن‌ ‌این افعال‌‌: آمنوا، عملوا، تواصوا، ذهن‌ ‌را‌ متوجه‌ نمونه‌های‌ محقق‌ ‌این افعال‌ می‌نماید. حق‌‌-‌ ‌که‌ شامل‌ حق‌ مطلق‌ و حقوق‌ اضافی‌ و نسبی‌ و ‌بین‌ ‌بین‌ می‌شود ‌-‌ گویند ‌در‌ مقابل‌ باطل‌ و زایل یا به معنای ثابت‌ و واجب‌ ‌است‌. ولی‌ هیچ‌یک‌ ‌از‌ ‌این تعبیرات‌ معرف‌ کامل‌ حق‌ نیست‌، چون‌ حق‌ مانند وجود، پیش‌ ‌از‌ ‌هر‌ تعبیر و تعریف‌ دریافت‌ می‌شود و چیزی‌ جز ‌خود‌بینی‌ و عادات‌ و هواها چهرة ‌آن‌ ‌را‌ نمی‌پوشاند. گرچه‌ پوشش‌ عادات‌ و هواها ‌را‌، ‌تا‌ حدی‌ ایمان‌ و عمل‌ صالح‌ می‌تواند ‌از‌ میان‌ بردارد و حق‌ ‌را‌ روشن‌ بنمایاند، ولی‌ باز هواها و تمایلات‌ نفسانی‌ پیوسته‌ ‌با‌ ‌آن‌ معارضه‌ دارد و ‌هر‌ کسی‌ می‌کوشد ‌که‌ حق‌ ‌را‌ به سود محدود ‌به‌ ‌خود‌ توجیه‌ نماید[1]. ‌از‌ این‌جهت‌ بیش‌ ‌از‌ شناسایی‌ حق‌ و ایمان‌ ‌به‌ ‌آن‌، باید مردم‌ مؤمن‌ و حق‌شناس‌ همیشه‌ مراقب‌ ‌هم‌ باشند و حق‌ ‌را‌ نشان‌ دهند و به آن توصیه‌ نمایند و یکدیگر ‌را‌ ‌در‌ مقابل‌ عوامل‌ متضاد درونی‌ و بیرونی‌، ‌به‌ صبر و پایداری‌ وادارند:‌‌ «وَ تَواصَوا بِالحَق‌ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ‌».‌ تواصی‌ به حق‌ کوشش‌ فکری‌ مستمر و الهام‌گیر ‌از‌ ایمان‌ ‌برای‌ تشخیص‌ حق‌ ‌است‌، و تواصی‌ ‌به‌ صبر کوشش‌ و پایداری‌ ‌برای‌ تحقق‌ آن است‌. ‌در‌ زمینة این‌گونه اجتماعی‌ ‌که‌ پیوستگی‌ افراد ‌آن‌ ‌با‌ رابطة ایمان‌ و عمل‌ صالح‌ و توصیة‌ به حق‌ و صبر ‌باشد‌، شرایط رشد استعدادهای‌ انسانی‌ و مادی‌ و مصونیت‌ ‌از‌ زیان‌ فراهم‌ می‌شود. و ‌در‌ مقابل‌، اجتماع‌ واژگون‌ ‌که‌ فاقد ایمان‌ و عمل‌ صالح‌ و تواصی‌ به حق‌ و صبر ‌باشد‌، ‌هر‌ گونه‌ نیروهای‌ علمی‌ و اصول‌ اخلاقی‌ و ابزار صنعتی،‌ جز وسایل‌ قدرت‌نمایی‌ و ‌در‌ راه‌ زبونی‌ و اسارت‌ مردم‌ و خاموشی‌ استعدادها و درندگی‌ و هرزگی‌ و زیان‌ عمومی‌ نخواهد ‌بود‌. آیا ‌برای‌ آزادی‌ و رستگاری‌ و بهره‌مندی‌ انسان‌ها منشور و اصولی‌ عمیق‌تر و کامل‌تر ‌از‌ ‌این سه‌ ‌آیه‌ می‌توان‌ یافت‌؟! نه‌، ‌به‌ صبر و حق‌ سوگند.

این‌ سوره ‌که‌ مشتمل‌ ‌بر‌ یک‌ سوگند و یک‌ جواب‌ و حکم‌ و چهار فصل‌ و وصف‌ ‌است‌، ‌با‌ آهنگ‌ محرک‌ و شدید «وَ العَصرِ» آغاز ‌شده‌ و ‌با‌ فصول‌ و اوزان‌ فعل‌ (به فتح‌ و ضم‌ فاء و سکون‌ عین‌ و حرف‌ آخر راء) و طول‌ متصاعد امتداد یافته‌ ‌است‌.

کلمات‌ خاص‌ ‌این سوره‌‌:‌ و العصر‌،‌ لفی‌ خسر‌،‌ ‌است‌.

// پایان متن

[1]. امیرالمؤمنین‌ (ع) ‌با‌ تفسیر جامع‌ و بلیغی‌ ‌این حقیقت‌ ‌را‌ بیان‌ نموده‌: «الحق‌ اوسع‌ الاشیاء فی التواصف واضیقها فی التناصف» (نهج‌البلاغه، خطبة 215): «حق در مقام توصیف و تعریف از هرچه وسیع‌تر و در مقام انصاف و اجرا، از هرچه ضیق‌تر است». (مؤلّف)

پی‌دی‌اف

کتاب پرتوی از قرآن، جلد پنجم، (جلد هفتم مجموعه آثار آیت‌الله طالقانی)، سید محمود طالقانی، تهران: شرکت سهامی انتشار، مجتمع فرهنگی آیت‌الله طالقانی، چاپ اول 1398، صص 329 تا 333.

نسخه صوتی

این محتوا فاقد نسخه صوتی است.

نسخه ویدیویی

این محتوا فاقد نسخه ویدئویی است.

گالری تصاویر

این محتوا فاقد گالری تصاویر است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *