اينك پس از خطابۀ رسول خدا (صلى الله عليه واله)
ما و قرآن
سوره حمد
(در مکه نازل شده و هفت آیه است)
فاتحه قرآن، زبان بندگی، رابطه خلق و خالق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿١﴾
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٢﴾ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿٣﴾ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٤﴾ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿٥﴾ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿٦﴾ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ ﴿٧﴾
در این سوره مقاصد اساسی قرآن ذکر شده، به همین جهت باید مسلمانان در شب و روز چندین بار آن را به خاطر آورده و به زبان جاری سازند، تا به واسطه تکرار تدریجاً مقاصد عاليهاش در روح و فکر وعمل آنان متصرف شده همه را رو به یک مقصد واحدی که منظور پروردگار است سوق دهد، و از مراحل خطرناک و گردنههای دشوار زندگی آنان را به آسانی بگذراند و از تاریکیهای طبیعت رو به روشنی وجود کشانده درهای بهشت را هر يک پس از دیگری به رویشان باز نماید. نامهایی که برای این سوره ذکر کردهاند بسیار و برای توجه به همین مقصد میباشد چنانکه یکی از نامهای آن امالکتاب است و ام به ضم همزه از ام به فتح است (یعنی قصد کرد). عرب مادر را ام میگوید زیرا که تمام مقاصد بچه اوست، و همه چیز را از او امید داشته و میخواهد. و این سوره را نیز بدان جهت امالکتاب نام نهادهاند که گویا تمام قرآن تفصیل همین سوره است. یکی از نامهای دیگرش سبعالمثانی است یعنی هفت آیه که دوبار دوبار تکرار میشود، چون در هر نماز باید دوبار خوانده شود بنا بر این در شبانهروز چندین بار تکرار خواهد شد و نماز بدون قرائت این سوره نماز نیست لاصلواة الابفاتحة الكتاب زیرا نماز بي امالكتاب مانند حرکاتی است بی مقصد تقلائی. خلاصه آنکه پس از آشنایی با مقاصد قرآن به تکرار باید آن مقاصد در انسان به طوری سلطنت و حکومت تام پیدا نماید که هیچ مقصدی جز آن تواند در اراده و قوای انسان تصرف کند و در فاصلههای زندگی چون بیداری پس از خواب که در حقیقت انتقال از عالمی است به عالم دیگر باید انسان این نغمه را بنوازد تا در این انتقالات مقصد را گم نکرده و قوایی را که از منبع غیب نیرو و نور تازه گرفته در نزدیک شدن به آن به کار اندازد.
همچنین پس از آنکه نور جهان را روشن کرد و انسان چون همه موجودات در میدان حيات به فعالیت و اصطکاک درآمد باید به آداب مخصوص بایستند و این آیات را به خاطر آورده بر زبان ادا کند تا پس از سرعت سیری که در زندگی دنیا گرفته و بسا خود و مقاصد خلقت را فراموش نموده به هوش آید. و قوای افسردهاش را نیروی تازه بخشد و حلیه نوری به همه افکار و خیالات دنیوی بپوشاند و با این لباس چون لباس رسمی سلام حضور پادشاه وجود که جلال و عظمتش هنگام طلوع و اوج و غروب آفتاب برای اهل زمین بی حد جلوه مینماید بایستد پس در هر انتقالی از خواب به بیداری و از بیداری به کار و از کار به استراحت و همچنین از بیداری به خواب باید مسلمانان يك يك و دسته دسته این سرود الهی را زمزمه کنند تا چند روز زندگی و طول آن را با نشاط و خرسندی پیموده خود را به دربار حق برسانند.
الحمدلله رب العالمین همه ستایشها چه به زبان لغت و یا تعبیر فطرت برای خداوند پروردگار همه عالم و جهانیان است که همه گونه وسیله کمال و بقاء را برای هر موجودی از عالمهای بالا و زمین از نبات و حیوان و انسان آماده کرده و به واسطه هدایت طبیعت و الهام غریزی به آن راهنمایی نموده الرحمن الرحیم این دو صفت منشاء پروردگاری و تربیت است به صفت اول جمله عالم و اساس آن بریاست و بهدوم هريك از موجودات. یا اول صفت کمالی ذاتی است و دوم صفت اضافی است که رابطه رحمت حق است با هر موجودی (مالك يوم الدين) مالك روز جزا است عمل و کار حرکت از انسان به اختیار است نتیجه و چرا از او است تا انسان را به روز جزای تام که هیچ گونه عمل نیست برساند.
اياك نعبد و إياك نستعين به سبب یاد این صفات (پروردگاری عالمها مالكيت روز جزا رحمانیت و رحیمیت) و شعور به آن كمال مطلوب و خیر مطلق را انسان به خوبی در مییابد تشخیص داده پس باید به او گراید و به سویش متوجه شده خطاب کند که همان فقط تو را میطلبیم و به سوی تو در عبودیت میگراییم و در این راه که به سوی تو میپوییم همان از تو كمك ميطلبيم (چون عبادت و نماز و نیاز مسلمانان جماعتی و اجتماعی است به لفظ همگانی تعبیر شده فرادا اداء کردن نمازهای واجب پس از تفرق و تحزب پدید آمد) چون مقصد روشن و برای حرکت آماده شد راهنمایی به راه راست را باید طلب کند. اهدنا الصراط المستقيم به راه راست که نزدیکترین راه و پس از تشخیص مقصد است؛ ما را هدایت کن سپس برای زیادی بینش و تقویت و عزم و اراده باید در خاطر نمونههای تام از مردان راهرو و فداکار که خداوند نعمت بینش و عزم و محبت خلق به آنها داده متذکر شد، صراط الذین انعمت عليهم راه چنان مردانی که فراوان بر آنها نعمت فروریختی (چون انبیاء و شهداء و صالحین) آنگاه باید متذکر مردم و مللی شد که در زندگی پست خوشگذرانی و شهوات و عیش و نوش در بستر استراحت آرمیدند تا به غضب پروردگار مبتلا شدند.
و کسانیکه به راه افتادند و به سوی کمالی حرکت کردند ولی چون مقصد را تشخیص نداند گمراه شدند و جهانی را گمراه کردند غیر المغضوب عليهم نه راه آن ملت و مردمی که غضب و نکبت بر آنان فرو ربختی ولا الضالين و به آنان که راه را گم کردند، دسته اول (المغضوب عليهم) را بیهود تفسیر کردند دوم (الضالین) را بنصاری و سرش روشن است.
// پایان متن
نسخه صوتی موجود نیست.
نسخه ویدئویی موجود نیست.
گالری موجود نیست.
طراحی و اجرا: pixad